ارتباط با مرد متاهل
با سلام خانمی مطلقه هستم و در 26 بهمن 99 با اقایی اشنا شدم که پلیس هستن و گفتن که خودشون هم 1ساله جدا شدن به صورت لفظی خودمون صیغه خوندیم و وارد رابطه شدیم مدت صیغه به درخواست خودم برای اشنایی اولیه 2 ماهه است و مهریه ام یک حلقه که برایم خرید چون گفتن شناسنامه در درگیری های طلاق گم شده و زمان میبرد تا المثنی بیاد من اجبارا قبول کردم وگرنه تمایل داشتم که محضری باشد
بعد از گذشت 1 ماه با توجه به اینکه ایشون دائما و به صورت تقریبا تمام وقت به غیر از تایمهای کاری با من وقت میگذارند من شک به متاهل بودن نکردم و ایشون هم به گفته ی خودشون چون علاقه مند شده بودن نتونستن بگن که متاهل هستن از ترس اینکه من قبول نکنم و کات کنم
بعد از مشکوک شدن من و اصرارهای شدیدم برای گفتن حقیقت گفتن که یک دختر 1 ساله دارن که پیش همسر هست و من رو با خانوادشون اشنا کردن و بچه رو اوردن و با من اشنا کردن ولی بازهم من شک داشتم که ممکنه متاهل باشن چون خیلی برام مهم بود
تا اینکه به تازگی با اصرار مجدد خودم ازش خواستم تا حقیقت رو بگه و اعتراف کرد که زن داره و هنوز طلاق نگرفته ولی میگه اصلا رابطه ای باهم ندارن و توجیحش هم اینه که چون زن مهریه را گرفته و مشکلاتی با خانواده و خودش دارد دیگر دوست ندارد با او باشد و فقط به دلیل بچه و ترحم و دلسوزی و گریه زاری های او اجازه داده که او پیشش بماند چون پشتوانه ای ندارد و اینکه فرزندش هنوز کوچک است و تقریبا اصلا خانه نمیره و بیشتر همسرش پیش مادرشه
خودم هدفم با این شخص در صورت امکان ازدواج است یا حداقل رابطه ی بلند مدت علاقه ی شدید به اینکه پلیس هست دارم یکی از ارزوهایم بوده
و از همه لحاظ باهم تفاهم داریم و خیلی باهم خوبیم و از هیچ نظر برای من کم نمیگذارد…. و مطمئن هستم که به جز من با کسی رابطه ای ندارد
پس از کلنجار رفتن با خودم و کلی بیخوابی و فکر و خیال که چرا قبل از رابطه نگفته که متاهل است و تصمیم را برای من سخت کرده تصمیم گرفتم به عقد موقت این اقا دربیایم (البته هنوز با خودش مطرح نکردم ولی میدونم که مشکلی نداره)و کنارش باشم چون طبق گفته های خودش تقریبا 70 درصد مطمئن هستم که ممکن است در سال اینده از همسر خود جدا شود
در صورت گرفتن حضانت بچه من مشکلی بابت نگه داری از فرزند را هم ندارم چون خیلی بچه دوست دارم
ایا این کار من درست است؟
ایا از نظر قانونی خطری من و تهدید میکند؟
این کار چه عواقبی دارد؟
احتیاج به تائید و مشاوره غیر تلفنی دارم شرایط مالیه وکیل یا مشاوره رفتن رو هم ندارم
واقعا ناراحتم و نمیدانم تصمیم درست چیست با توجه به اینکه این مشکل 99 درصد خانمها هست لطفا پاسخ سوالم رو بدید و من رو از عواقب این کار مطلع کنید(لطفا پاسخ کوتاه ندید)
ممنون که وقت گذاشتید
سال نو مبارک
سلام به شما رویا جان
احساساتی که داری قابل احترام هست اما عزیزم دقت کنید که شما یکبار تجربه جدایی را داشته اید و اگر بخواهید بدون در نظر گرفتن شرایط در مسیر فعلی پیش بروید خود را در معرض آسیب بیشتر قرار می دهید و فرصت یک رابطه سازنده را از دست می دهید .
اینکه شما می توانید به عقد دائم و موقت ایشان در آید بله می توانید و از نظر قانونی نیز مشکلی برای شما اگر مسیر مشخص آن طی شود وجود ندارد اما دقت کنید که این آقا بهتر است قبل از وارد شدن به زندگی مشترکی دیگر به هر سبکی در اول تکلیف زندگی فعلی خود را مشخص کنند و اگر شما نیز بخواهید به امید آینده و تغییر و طلاق همسر ایشان پیش بروید ممکن است هرگز این اتفاق رخ ندهد و هیچ تضمینی وجود ندارد چون هرچقدر فرزند ایشان بزرگ تر می شود شرایط جدایی نیز سخت تر می شود در کنار اینکه ممکن است اصلا دیدگاه مثبتی در مورد شما در بین خانواده خودتان و ایشان ایجاد نشود .
بهتر است اگر واقعا تصمیم به این ازدواج دارید از عقد دائم استفاده کنید هرچند که این مسیر مورد تایید نیست اما عقد موقت آسیب بیشتری دارد پس بهتر است که هیجانی تصمیم گیری نکیند .
بهتر است به این سوال برای خودتان پاسخ بدهید که تا چند وقت می توانید یک رابطه بدون مسیر مشخص و رسمیت داشته باشید ؟ آیا توقع شما از زندگی مشترک در همین میزان می باشد؟
در هرصورت شما به عنوان یک خانم بالغ می دانید که این مسیر از نظر خانوادگی ، اجتماعی و روحی می تواند برای شما با آسیب های زیادی همراه باشد .
در کنار اینکه حضور شما فرصت بازسازی مشکلات زندگی مشترک این آقا و همسرشان را کاهش می دهد چون به نیازهای عاطفی و جنسی ایشان در کنار شما پاسخ داده می شود .
در هرصورت این انتخاب پر ریسکی محسوب می شود و نیاز است که دقت بیشتری در این مسیر کنید.
باسلام وخسته نباشید من ۳۵ سالم بود که با مردی آشنا شدم متاهل بود با عشق وعلاقه ای که نسبت به هم داشتیم صیفه داعم شدم وایشان یه دختر ویه پسر دارن که ازدواج کرده منم یه پسر ۱۵ ساله دارم البته پسرم ده سالش بود که آشنا شدم با این آقا وخانومش بعد یه سال متوجه شد من هستم اما فکر میکرد موقتی هستم وبیشتر مواقع همسرم به من میگه مریضم وخونه نمیاد حتی خرجی هم نمیده البته پدرشم مریضه ومسولیتش با همسرم هست وخودش هم ۶۸ سال سن داره ومنم الان چهل سالم هست الانم بعد بیست روز که قهر یود یه روز اومد پیشم وبدون ناراحتی رفت شبش گفت مریض شده روز بعد که تماس گرفتم خانومش برداشت ومرتب میگفت از زندگیم برو بیرون الان یه هفته ازش خبر ندارم نمیدونم باید چیکار کتم گیج شدم
سلام به شما الهه جان
ببین عزیزم احساساتی که داری قابل احترام هست اما در هرصورت وارد شدن به زندگی مشترک ایشان و وارد ارتباط شدن می تواند برای شما نیز مشکلات زیادی ایجاد کند چون در هرصورت تعهد ایشان به سمت رابطه و زندگی مشترکتی که برای همه مشخص می باشد و از سمت خانواده مورد پذیرش هست بیشتر می باشد .
در این مسیر شما بیان می کنید که ایشان تام کمی در کنار شما هستند و یا اینکه خرجی شما را نمی دهند اگر شما صیغه نامه داشته باشید می توانید به صورت رسمی از ایشان شکایت کنید اما در این مسیر نیاز است که به مسیر ارتباطی خودتان و این آقا و اینکه واقعا این سبک زندگی مشترک مورد توجه و قبول شما می باشد یا خیر نیز توجه داشته باشید چون در هرصورت اگر ایشان نتوانند تعادل را ایجاد کنند این مسیر می تواند برای شما و همسر دیگرشان مشکلات ایجاد کند.
در کنار اینکه یک قسمت از این رابطه شما هستید که بهتر است بر مبنای شرایط زندگی خودتان و همسر دیگر ایشان، ارتباط با همسرتان، مسیر رشدی و حتی فرزندتان در این مسیر تصمیم گیری داشته باشید .