سلام خدمت شما عزیزان
من و همسرم ۳ سال هست که نامزد کردیم و خداروشکر هیچ مشکلی نداریم باهم ولی مادرشوهر زنی هست کاملا پرتوقع و هرچی من خوبی و مهربونی میکنم اصلا نمیبینه و عروس رو شبیه کسی میدونه که وظیفه اش کار کردن و احترام گذاشتن و در مقابل متلک هاش سکوت کردنه ، حتی از فرزندان پسرش هم توقع داره کمک مالی کنن بهش در صورتی که اصلا نیازی نداره و همسر من چون مخارج عروسی در پیش داریم کمتر کمک میکنه رو هر روز جنگ داره باهاش و اگر خود مادرشوهرم یک بشقاب غذا جلوی شوهرم میزاره اون رو لطف میدونه و میگه هیچ مادری این کار رو نمیکنه و فقط من خیلی مهربون هستم ، توقع داره سر تمام کارهای من و شوهرم دربیاره و همه چیز طبق خواسته اون باشه واقعا خیلی خستمون کرده و تمام انرژی مون رو میگیره تا جایی که شوهرم رو اونقدر تحقیر میکنه پیش من که بنده خدا همسرم ناراحت میشه جوابش رو میده و اون هم زود خودش رو میزنه به مریضی که من حالم بد شد به خاطر حرفهای تو ….
واقعا موندیم چیکار کنیم
وقتی هم نمیرم خونشون ناراحت میشه که چرا نمیای و از من بدت میاد وقتی هم میرم دو ساعت خوبه و بعدش متلک ها و حرفهاش و دستور دادن هاش شروع میشه و من مجبورم فقط سکوت کنم و وقتی همسرم هم باشه حرص میهوره و ناراحت میشه ….
تو رو خدا بگید باهاش چیکار کنیم واقعا کم آوردیم دیگه