4
ازدواج ناگهانی
برادرم یک سال با دختری دوست بودن و بعد از یکسال بطور ناگهانی تصمیم گرفتن که با دختر ازدواج کنن با اینکه قبلا می گفت دوسشنداره ولی الان می گه بهش علاقمنده، و با اینکه می دانیم دختر فقط دنبال پول پسر هست و بخاطر پولدازیش دوسش داره چطور از این ازدواج منصرفشون کنیم و دختر اصلا تناسبی با پسر نداره و فقط از روی هوسه
از کجا اینقدر مطمعنید ؟ زمان بذارین و سعی کنین دختر رو بشناسین !چند بار بیرون برین و تحقیقات کنید ! مخالفت اینجوری فقط باعث میشه یا بیشتر برادرتون لجبازی کنه و از دستش بدین یا واسه همیشه به خاطر بهم خوردن رابطش ازتون متنفر بشه …
سلام
ببخشید هیچ راهی برای پرسش در سایت نبود، مجبور شدم اینجا سوالم رو بفرستم
راستش نمیدونم از کجا شروع بکنم
نزدیک یک سال پیش من با دختر خانمی دوست شدم
بعد از مدتی که با هم راحت تر شدیم با هم معاشقه میکردیم( بدون دخول) ولی ایشون هر بار میگفت اون کار رو هم بکنم، ولی چون باکره بود و قصد ازدواج هم نداشتم ( این رو به خودش هم گفته بودم چند بار) حاضر نمیشدم با آینده اش بازی کنم و دخول داشته باشم. اما هر بار تکرار میکرد و میگفت ترسویی که نمیزنی
متاسفانه بعد از ۶_۷ بار معاشقه بدون دخول کاری که نباید بشه شد و ایشون بکارت خودشو از دست داد
توی این مدت یک سال چندین بار با هم نزدیکی داشتیم
چند ماه پیش به من گفت به خاطر ازدواج با من اجازه این کارو داده و ازم خواسته (میخواسته مجبور به ازدواج بشیم)
این رو هم بگم که این دختر به هیچ عنوان دختر سو استفاده کنی نیست و فقط به خاطر شدت علاقه اش به من این کارو کرده
مسئله اینه که من به هیچ عنوان شرایط ازدواج رو ندارم، ضمن اینکه عشق و علاقه ای هم از طرف من به ایشون نیست
بنابراین اصلا به ازدواج نمیتونم فکر کنم
اینو میدونم که از نظر قانونی نمیتونه برای من مشکلی درست بکنه، چون حتی پزشکی قانونی هم بعد از گذشت ۱ ماه از آخرین نزدیکی نمیتونه تشخیص بده که دخول توسط چه کسی انجام شده
اما مسئله من اصلا خودم نیستم. حتی بهش گفتم به خانواده ات بگو که من به تو تجاوز کردم تا با تو کاری نداشته باشن و هر بلایی هست سر من بیارن
به خدا توی این چند ماه مدام فکرم مشغوله و عذاب وجدان دارم. مخصوصا این یک هفته گذشته هر روز و هر شب کارم شده گریه که با احساسات و زندگی و آینده یه دختر معصوم بازی کردم
توی اینترنت با یه دکتری به اسم آقای خرسند آشنا شدم که با خام گیاه خواری پرده رو ترمیم میکنه، مسئله رو باهاشون مطرح کردم و یه برنامه غذایی دادن و گفتن بعد از چند ماه ایشالا ترمیم میشه. ولی ایشون اصلا حاضر نمیشه ترمیم کنه. حتی گفتم میریم میدوزیم همه هزینه اش هم پای من ولی قبول نمیکنه و میگه من برای اینکه به تو برسم اجازه دادم ازت خواستم که رابطه داشته باشیم، حالا هم حاضر نیستم ترمیمش کنم
حتی یه مدت میخواستم برم دنبال پسری که دو سال پیش خواستگارش بوده،چون میدونم پسره خیلی دوستش داره و احتمالا حتی اگر هم بدونه که باکره نیست باهاش ازدواج میکنه، و شاید با ازدواج کردن شرایط روحیش بهتر بشه و منو از ذهنش بیرون کنه
باور کنید دیگه نمیدونم چی کار باید بکنم
دو سه روز پیش بهم گفت بیا خواستگاری، صیغه میخونیم و بعد از یه مدت میگیم نمیخوایم ادامه بدیم. این طوری خانواده اش و مخصوصا برادر بزرگش که خیلی مذهبیه اگر هم بفهمه فکر میکنه توی اون مدت محرمیت بکارتشو از دست داده و شاید خیلی سخت نگیره بهش (البته الان هم خودمون دوتا صیغه خوندیم تا بیشتر از این گناه نکنیم، ولی خب خانواده ها نمیدونن)
به خدا قسم خودم اصلا مهم نیستم، فقط و فقط میخوام کاری بکنم که این دختر اذیت کمتر اذیت شه چون همون جور که گفتم برادراش و مخصوصا یکی از برادراش خیلی مذهبیه و اگر بفهمه مطمئناً خیلی اذیتش میکنه
لطفا بگید باید چی کار کنم
چون مغزم واقعا دیگه کار نمیکنه دارم دیوونه میشم از عذاب وجدان
در ضمن در مورد پیشنهاد آخر دودلیم از اینه که اگر برم خواستگاری، صیغه بخونیم و بعد از چند وقت به هم بزنیم اونوقت انگ مطلقه بودن بهش میخوره و شاید شرایط براش سخت تر بشه
نمیدونم به خدا موندم چی کار کنم
لطفا راهنماییم کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه
دفتر شریعتی:
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵ خط ویژه
باسلام
اقای پارسا اگر امکانش هست برنامه غذایی اقای خرسند رو برام بفرستین به ایمیلم
از مدیر خواهش می کنم این پیام من رو حذف نکنن
Violet.roz.1994@gmail.com