از بین رفتن اعتماد

با عرض سلام و خسته نباشید دختری ۲۷ساله هستم. طی دوسال گذشته با پسری آشنا شدم که خود را مهندس معرفی کرد و گفت به سربازی رفته و خیلی از ایده آل های دیگر بعد از گذشت ۶ ماه ارتباط از راه دور به شهر من آمد و در اینجا ساکن شد و به بهانه کار ماند بعد از سه ماه پدرش به دنبال وی و در جستجوی او با حکم جلبش آمد به من گفت برای یک فقره جدال بوده باید بروم و رفت بعد از یک ماه برگشت دو ماه بعد از برگشت وی به او خیلی گیر دادم چرا رفتی میدانستم در گذشته نامزد داشته و بهم خورده ولی وی نگفته بود که او را طلاق نداده است من گمان میکردم که همه چیز تمام شده است ولی در واقع اینگونه نبود این دروغش که رو شد واقعا میخواستم با و ی قطع رابطه کنم ولی متاسفانه باهم رابطه جنسی برقرار کرده بودیم و نمیتوانستم رهایش کنم. به اجبار تا کنون با وی هستم علاقه هم دارم خیلی زیاد ولی موارد زیادی هست که اختلاف نظر داریم مدرک ایشان دیپلم است خانواده وی مشکلات فراوانی دارد و من بنظرم نمیتوانم در کنار ایشان زندگی آرامی داشته باشم. ولی رابطه جنسی با ایشان دستم را برای هر تصمیمی بسته. اکنون چهار ماه است که مجدد نزد خانواده اش رفته به بهانه کار ولی من شک دارم که برای کار رفته باشدو هروقت به ایشان زنگ میزنم تا صحبت کنیم مادرش می گوید کمتر ارتباط داشته باشد تا اذیت نشوید.دیشب طی تماس با ایشان گفت پس اندازی که برای خرج مراسم نامزدی جمع کرده خانواده اش برای خرج بیمارستان برادرش گرفته اند این در حالیست که پدرش میلیارد در حسابش ذخیره شده و حتی هیچ کمکی به بهم رساندن ما نمیکنند حتی یک ماه پیش شخصی مزاحم بنده شده بود که با گرفتن استعلام فهمیدم سیم کارت به نام پدر ایشان است. و انگار پدرش کسی را اجیر کرده که من را امتحان کند. این موضوعات من را بسیار عصبی کرده و دیشب به وی گفتم یا تا شهریور به خواستگاری من می آیی یا کلا نیا. گفت تو اشتباه فکر میکنی و غیره ولی من با وی ارتباطم را قطع کردم حال نمیدانم چکنم که زودتر بیاید و تکلیفم را مشخص کند . تمام دوستان و آشنایان من ، مارا باهم دیده اند من نمیدانم اگه بعده اینهمه مدت مرا رها کند چکنم؟ چندین بار با پیج فیک مرا امتحان کرده ولی بازهم مرا متهم به خیانت می کند. در چند ماه گذشته خیلی این حرکات و حرف ها تکرار شده به گونه ای که واقعا قصد برقراری ارتباط با شخص دیگری را دارم.
خواستگار دیگری هم دارم ولی متاسفانه بدلیل رابطه جنسی با این شخص نمیدانم به خواستگار چه پاسخی بدهم

سلام‌من دختری۲۰ ساله هستم که درسن۱۶ سالگی نامزدی کرپم با پسری ک ۲هفته باهاش درارتباط بودم مادرم فهمید و محبور ب نامزدی شدیم الان دوسش دارم و پسرخوبیه ولی فوق العاده شکاک بود ازاول .،من بهش چند بارخیانت کردم ولی مجازی بود و‌ن عکسی ردبدل شد و نه دیداری خیانتمم واقعا ب دلیل گیرهایی ک بمن میداد بودشکاکی هایی که داشت ولی الان ب شدت پشیمانم الان شوهرم هست و‌مامان بابام میگن ک‌منو خونهشون راه نمیدن شوهرمم فوق العادع سردهست باهام تروخداااا یه راهکاری بدین…