سلام
پدرم خواهرم رو مجبور به گذاشتن چادر کرده اما من رو نه خواهرم هم همش به توهین میکنه و تهدید البته یه مدت چادر رو کنار گذاشته بود اما دوباره پدرم مجبورش کرد و علنا تو دعواشون گفت که چرا من چادر سر نمیکنم ولی اون میکنه
من دارم دیوونه میشم از یه طرفیم بهش حق میدم ولی با حرفا و کاراش داره با روح و روان من بازی میکنه و بهم میگه نمیخوام ریخت تو و باباتو ببینم از استرس و ناراحتی شبا خوابم نمیبره و ترسو بهونه ی شب بیداری ام کردم دیگه نابودی تو دستام نمونده لطفا کمکم کنید بگید چیکار باید بکنم