با سلام خسته نباشید.
خانمی ۲۹ ساله هستم که خدود پنج ساله ازدواج کردم و بچه ندارم…از همون اوایل ازدواج متوجه اعتیاد همسرم به تریاک و ترامادول شدم ایشون بارها ترک کردن و دوباره شردع به نصرف کردن و متوجه شدم که قبل از ازدواج هم دوبار کمپ ترک اعتیاد رفته…به خاطر علاقه ی زیادم به ایشون صبوری کردم و کمکش کردم که ترک کنه با وجود اعتیادش رابطه عاطفی خوبی داشتیم و زندگی آرومی رو داشتیم…حدود ۷ ماه میشه که ایشون عصبی شده و از نظر مالی دچار بحرانهای خیلی زیاد شدیم و تو این دوران استرس های زیادی کشیدم و سه ماهه که متوجه شدم اعتیاد به شیشه پیدا کرده و مدام دچار توهم و سو ظن نسبت به من هست تو این سه ماه شب و روزم اشک ریختن شده اکثر روزها جر و بحث میشه بینمون… بیست روز هست ک شروع به ترک کرده تحت نظر دکتر اما بازم رفتارهای مشکوکی ازش میبینم… نمیتونم آینده ام رو تصور کنم نگران این موصوع هستم که بجه دار بشیم و ایشون دوباره اعتیاد پیدا کنه…هنوزم به ایشون علاقمندم و دل کندن ازش برام سخته اما خیلی میترسم چند سال بعد با پشیمونی بیشتر ازش جدا بشم… نگرانم به خاطر شکهایی که داره بلایی سرم بیاره…دیگه هیچ پولی هم خونه نمیاره به همه بدهکار شدیم.. به خاطر آبرو به هیچکس این موضوع رو نگفتم و خجالت میکشم از مطرح کردنش…اما الان این موضوع خیلی جدی شده…خواهش میکنم راهنمایی کنید…من موقعیت خانوادگی وتحصیلی خیلی خوبی دارم و از ایشون در سطح خیلی بالاتری قرار دارم حس میکنم خودم رو تباه کردم..ایا به خاطر علاقه ای که دارم باید به این زندگی ادامه بدم با همه شکهایی که همیشه تو دلم هست؟؟