افسردگی
سلام
من یه دختر ۱۶ ساله هستم که بشدت احساس افسردگی میکنم تا جایی که خودسرانه داروی ضد افسردگی استفاده میکنم و یمدت حالم بهتر میشه ولی بعدش دوباره به همه چی مثل قبله. اولش اصلا دلیلشو نمیدونستم فقط از اینکه خودزنی میکردم یا فیلمای خودکشی میدیدم حالم یکم بهتر میشد. الان تقریبا به این نتیجه رسیدم که بخاطره تنهاییه. معمولا خنده های هیستریک دارم و خیلی شوخی میکنم بطوریکه بیشتر دوستام حتی تو شوخیم بهم میگن که حرکاتم شبیه دیوونه هاست. انقد خجالتیم که حتی نمیتونم برم مغازه و چیزی بخرم. حس میکنم از همه دنیا بدم میاد. بچگی بشدت افتضاحی داشتم. میخواستم برم روانشناس ولی بجز اینکه خجالت میکشم و خانوادم وضعیت مالیشون انقد خوب نیست که بتونم برم فکر میکنم شاید بخاطر هورمون هام و بلوغ احساسیمه. فکر میکنید بخاطره بلوغ عاطفیم باشه و درست میشه؟؟
علائم افسردگی
بعضی از مردم افسردگی را زندگی کردن در یک سوراخ تاریک توصیف می کنند این در حالی است.
که برخی دیگر احساس ناراحتی و غم ندارند بلکه احساس پوچی و عدم وجود زندگی و احساس خالی بودن می کنند.
نشانه ها هرچه باشد افسردگی با ناراحتی طبیعی فرق دارد. افسردگی زندگی هر روزه شما را پر می کند.
کار شما را منحل می کند، درس خواندن و خوراک شما را دچار مشکل میکند.
احساس نداشتن پشتوانه، ناامیدی و احساس بی ارزشی و … را در شما ایجاد می کند.
اگر شما یک یا چند علامت از نشانه های زیر را داشته باشید که هرگز برطرف نمی شوند، شما افسردگی دارید.
نمی توانید خوب بخوابید یا بیش از حد می خوابید.
نمی توانید کارهایی را که در گذشته خوب انجام می دادید، انجام دهید.
احساس نا امیدی و بی پشتوانگی می کنید.
هر چقدر سعی می کنید نمی توانید از افکار منفی رهایی یابید.
اشتهای خود را از دست داده اید یا بیش از حد می خورید.
عموما حساس و زودرنج هستید.
فکر می کنید که زندگی ارزش زندگی کردن را ندارد.
افسردگی از فردی به فرد دیگر فرق می کند اما یک سری علائم و نشانه های متداول وجود دارد.
خیلی مهم است که بدانید این نشانه ها می توانند به جزئی از قانون زندگی شما تبدیل شوند.
اما وقتی که نشانه های بیشتری را داشته باشید آنها قوی تر می شوند و دوام بیشتری پیدا می کنند .
و ان زمان است که شما مجبورید با افسردگی دست و پنجه نرم کنید.
زمانیکه این نشانه ها خرد کننده و غیر قابل تحمل می شوند شما به کمک احتیاج دارید.
– احساس عدم داشتن پشتوانه و نا امیدی:
احساس کنید که هیچ چیزی بهتر نمی شود و هیچ راهی برای بهبود شرایط کنونی وجود ندارد.
– تمایل خود را برای فعالیت های روزانه از دست بدهید.:
به تفریحات، فعالیت های اجتماعی یا لذت جنسی علاقه ای نداشته باشید .
و توانایی خود را برای لذت بردن و حس نشاط داشتن از دست بدهید.
– ازدیاد و یا کمبود اشتها و یا تغییرات وزنی: اضافه یا کم کردن وزن یا تغییرات ۵ درصدی وزن بدن در طول یک ماه
– از دست دادن انرژی: احساس خستگی، تنبلی و سستی و از دست دادن قوای جسمی و احساس سنگینی بدن .
حس اینکه کوچکترین کارها هم احتیاج به زمان زیادی برای انجام دادن دارند.
– حس نفرت از خود: احساس نفرت بیش از حد از خود یا احساس گناره کردن.
شما به شدت خود را برای انجام دادن اشتباهات یا خطاها تنبیه کنید.
– دردهای بی دلیل: افزایش دردهای فیزیکی مثل سر درد، درد پشت، دردهای ماهیچه ای و درد های شکمی
باسلام. ۱۶ سالمه منم همین مشکلاتو دارم. دقیقا مثل این آبجیمون.
با سلام خدمت شما
لطفا سوالتان را به صورت جداگانه ارسال کنید