افسردگی
سلام من 19 سالمه و امسال بار دومیه که قراره کنکور بدم پارسال خیلی ذوق و ضوق داشتم واسه درس خوندن اما رتبه خوبی نیاوردم ولی امسال اصلا انگیزه نداشتم و اصلا خوب پیش نرفتم و کاملا احساس افسردگی میکنم اذرماه بود که مامانم منو برد پیش روانشناس و من امیدوار بودم که بتونم مشکلاتمو حل کنم اما روانشاسه از مامانم خواست بیاد تو اتاق و مامانم همش میگفت که اصلا تمرکز واسه درسخوندن نداره اما مشکل من این بود که این ی سال اخیر خیلی بی دلیل گریه میکنم و همیشه ناراحتم و من اصلا احساس راحتی نمیکردم و همش بغض داشتم حتی دچار گر گرفتیگیم شدم و حتی دکتره هم متوجه شد و از مادرم پرسید که قبلا اینجوری شدم یانه ….دیگه مشاوررو ادامه ندادم چون ن اون مشکل اصلی منو فهمید نه مامانم که قصدش فقط درس خوندن من بود.منم خودمو قانع کردم ک بیخودی همیشه ناراحتمو و شاید خیلی حساسم ولی الان خیلی بدترشدم
همیشه سردرد دارم..بیخودی گریه میکنم …مشکلات فیزیکیمم خیلی زیاد شده کل بدنم اگزما زده …دقیقا 1 ساله که مشکلات گوارشی دارم و….واصلا انگیزه ای واسه درس خوندن ندارم و خودمو تو اتاق حبس میکنم چون حوصله گیردادنای بقیه رو ندارم فقط میخام شب بشه بخابم …اینم بگم که دوستی ندارم و هروقت ب خواهرام زنگ میزنم که باهاشون حرف بزنم همش میگن که درس میخونی و خیلی احساس تنهایی میکنم الانم که دارم به کنکور نزدیک و نزدیکتر میشم و نمیدونم چیکر کنم تا یه ساعتی از روز سعی میکنم کارامو انجام بدم اما بعدش همش گریه میکنم ممنون میشم راهنماییم کنید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی و خشم و نگرانی شما از شرایطی که توصیف کردید کاملا قابل درک است.
این هم قابل درک است که فکر رده اید که مادرتان و آن روانشناس شما را درک نکرده اند و خواسته واقعی شما را درنیافته اند اما شاید بهتر بود حالا که بسترش فراهم شده خودتان فعالانه درخواست می کردید و مشکلاتتان را عنوان می کردید.
مسلما خیلی خوب و لذتبخش و ایده ال خواهد بود اگر اطرافیان ما بدون اینکه خودمان مستقیم درباره خواسته ها و نیازهایمان صحبت کنیم، متوجه آنها بشوند.
اما در واقعیت معمولا چنین اتفاقی نمی افتد و حتی اینکه ما چنین انتظاری داشته باشیم نوعی خطای شناختی است که ذهن مرتکب می شود یعنی فکر میکنیم دیگران باید متوجه منظور ما بشوند بدون آنکه ما درباره آن حرفی بزنیم و یا آن را بیان کنیم.
و این قبیل انتظارات غیرواقع بینانه و این خطای شناختی در کنار دیگر خطاهای شماختی مانند پیش گویی منفی (مانند اینکه امسال هم مانند پارسال شکست خواهم خورد، این روانشناس هم کاری از دستش ساخته نیست و نمی تواند کمکی به ن بکند یا مشکل مرا تشخیص دهد و …) زمینه ساز ابتلا به مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی هستند.
هر کسی در برابر خواسته ها و نیازهایش مسئولیت دارد که فعالانه تلاش کند و برای به دست آوردن آنها اقدامات موثری انجام دهد.
ما اگر بخواهیم بر رفتارهای دیگران تمرکز کنیم نه تنها به خواسته هایمان نخواهیم رسید بلکه با تجربه پی در پی ناکامی دچار افسردگی خواهیم شد چرا که تنها چیزی که تحت اراده و اختیار ما قرار دارد رفتارهای خودمان است نه دیگران.
ظاهرا شما نیازها و خواسته هایتان را برای مدت طولانی با هدف قبولی در کنکور به تعویق انداخته اید و چون ین زمان طولانی تر از حد معمول شده است به شما فشار و استرس زیادی وارد آمده است.
اگر با مشاور تحصیلی ر ارتباط هستید و از او مشاوره دریافت می کنید بهتر است از او بخواهید ک کمی تغییر در برنامه روزانه تان اعمال کند و کمی تفریح را به برنامه تان اضافه کنید.
اگر نیاز به داشتن رابطه خوب و صمیمی دارید ک در آن شما را درک کنند، که این جزو نیازهای اساسی هر فردی محسوب می شود، بهتر است خودتان را در برابر این خواسته و نیازتان مسئول بدانید و ببینید چگونه می توانید فعالانه این فرصت را ایجاد کنید.
به عنوان مثال اگر چگونه رفتار کنید می توانید با مادرتان درباره موضوعی به جز درس صحبت کنید.
یا وقتی خواهر شما درباره درستان می پرسد، چگونه می توانید موضوع بحث را به سمتی هدایت کنید که بیشتر مورد علاقه تان باشد؟
یا آیا می توانید از مادرتان بخواهید که مجددا شما را پیش یک روانشناس ببرند و اینبار اجازه دهند خودتان مشکلتان را مطرح کنید؟
اگر چگونه با مادرتان گفتگو کنید می توانید به ایشان این پیام را بدهید که شما نیازهای دیگری هم دارید که مغفول مانده اند و در این زمینه نیازمند دریافت کمک هستید؟
حتما می دانید که گفتگو و صحبت کردن تنها شیوه موثر برای حل مشکلات و یا ناراحتی ها است.
و رفتارهایی مانند قهر و غر زدن و پرخاشگری مشکلی را حل نخواهند کرد.
بنابراین بهتر است اینبار از خودتان بپرسید آیا به طور کلی رفتارهای شما مانند دوری کردن از دیگران به بهبود زندگی شما کمکی می کند؟
چگونه می توانید به خودتان برای داشتن زندگی بهتر کمک کنید و در مسیر تحقق خواسته ها و اهدافتان گام های موثرتری بردارید؟
ممنونم از راهنمایی خوبتون…بنظرتون ارتباط انلاین با مشاور میتونه کمکی بهم بکنه؟چون همون طور که گفتین نمیتونم احساساتمو با بقیه درمیون بزارم ….فک نکنم بتونم حضوری خواسته ها و مشکلاتمو پیش مشاور بگم