من پسری ۳۱ ساله هستم.به خاطر شرایط زندگی ۳ سال برنامه ریزی کردم برای رفتن از ایران به آلمان.شرایطم طوری شد مجبور شدم از ترکیه اقدام کنم و الان ۶ ماه میشه که ترکیه هستم.با اینکه ازدواج ناموفق داشتم و از نامزدم جدا شدم ولی الان که از خانواده جدا شدم خیلی احساس بدی دارم.حالم اصلا خوب نیست.همش نگران خانواده هستم و این فوبیا که یه روز از خواب بیدار میشم و بهم میگن پدر یا مادرم فوت کرده داره اذیتم میکنه.نه پای رفتن دارم نه روی برگشتن.نمیدونم چیکار باید بکنم.واقعا دیگه دنیا برام جهنم شده.دلم برای خانواده،دوستام و شهرم تنگ شده.الان با این شرایط نه تمرکز برای کار کردن دادم و نه درس خوندن.فقط صبح و به شب میرسونم.بدون ذره ای انگیزه.همش دلهره،نگرانی.با اینکه هر روز با خانواده صحبت میکنم بصورت تصویری ولی انگار یه غم تو دلم نشسته.نمیدونم چیکار باید بکنم.