اقسردگی
من حدود چهار سال پیش عاشق یه اقا پسری شدم که حدود 11 سال از خودم بزرگتر بود . هم اقا پسر و هم من در خانواده هایی با ریشه های مذهبی بودیم به همین خاطر من هیچ وقت نتونستم بهش ابراز علاقه کنم اما به طور مداوم ذهن و فکرم درگیر این اقا پسر بود . اگر می خواستم کاری کنم به این فکر می کردم که اگر من همسر ایشون باشم ایشون از انجام این کار توسط من چه واکنشی خواهند داشت. بعد از یک سال تصمیم گرفتم که عشق به ایشون رو فراموش کنم اما نتونستم تا اینکه دو سال پیش به طرز خیلی غیر منتظرانه ای ایشون ازدواج کردن . از بعد از ازواج ایشون من قصد دارم ایشون رو فراموش کنم اما نمیشه . هم عذاب وجدان دارم هم انگیزم رو برای زندگی از دست دادم . دیگه مثل قبل نیستم اشتهام کم شده و از انجام کارهای مورد علاقم لذت نمی برم . این 8 ماه اخیر خیلی شرایطم بد تر شده به طرزی که حدود 15 کیلو تو این مدت وزن کم کردم
سلام به شما دوست عزیز
احساساتی که دارید قابل احترام هست اما دقت کنید که شما سالها خود را درگیر یک رابطه یک طرفه قرار داده اید بدون اینکه فرد مقابل احساسات شما را بدانند و در این حالت شما تنها در خیالپردازی های خودتان پیش رفته اید و این میزان خیالپردازی باعث شده است که شما واقعیت بیرونی را مد نظر قرار ندهید در این مسیر شما شرایط سنی خود را بیان نکرده اید و این موضوع نیز می تواند در این احساسات شما تاثیر زیادی داشته باشد .
با توجه به شرایط فعلی که دارید و درگیری های ذهنی و کاهش وزن و همچنین احساس غم و اندوه و… نیاز است که به روانشناس مراجعه حضوری و یا نهایتا تلفنی داشته باشید چون این موارد نشان از افسردگی در شما می باشد و برای بهبود نیاز به کمک های حرفه ای می باشد تا بتوانید شرایط روحی بهتری را تجربه کنید و بتوانید وارد مرحله پذیرش شوید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳