با سلام از قبل از ازدواج تا الان که یک سال و نیم از ازدواج میگذره نتونستم به همسرم علاقمند بشم دوران نامزدیم افسرده بودم اما هیچوقت نتونستم بهش بگم بهت علاقه ندارم چون سردر گم بودم و خودمم اطمینان نداشتم ک تز سر بی علاقگی اینهمه غمگین شدم از یه طرف هم دلم میسوخت و از یه طرف با احساسات عاشقانم ابراز عشق میکردم به همسرم و دروغ . حتی شک میکردم بهش در حالی که حرف نداره بعدش من دوران نامزدیم اصلا از ظاهر و قیافه همسرم خوشم نمی یومد مخصوصا از خانوادش و همیشه نسبت به طایفشون بیزار بودم تا اینگه دلسوزیم نزاشت حرفمو بزنم بهش چون خودم زیادی فیلم بازی میکردم ک دوستش دارم من عاشق زنم نیستم و نمیشم اما اون بهترین دختریه که توهمه جتی عمرم دیدم