4
بايد تو اين رابطه موند يا نه؟
سلام
من ٢٢سالمه و دو ساله با يه پسرى همسن خودم دوستيم و اينكه ما هميشه از هم دوريم به خاطر دانشگاه هامون. اين مدتى كه تعطيلاتم و هردوتامون تو يه شهريم خيلي كم ميگه بريم بيرون و زنگ ميزنم خيلي وقتا جواب نميده و اون هيچ وقت زنگ نميزنه و كلا وقتى از هم دوريم انگار وجود ندارم و ميگه سرم مشغول كاراى دانشگاهه ولى وقتى ميريم بيرون ميگه عاشقمه و دوسم داره و هوامو داره و مهربونه. البته بعضى وقتا ميگه دوسم نداره و نميخواد بمونه ولى بيشتر انگار ميخواد من برم دنبالش و بگم برگرد ولى كلا چطورى بفهمم كه دوسم داره يا نه؟ و تو اين رابطه بمونم يا نه؟ چون جدا شدن واسم خيلي ترسناكه بعد دو سال
سلام به شما دوست عزیز
احساسات شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید یک رابطه برای اینکه سازندگی داشته باشد نیاز است که در ان یک سری موضوعات مشخص شود تا از اسیب های احتمالی جلوگیری شود.
۱٫ هدف هریک از شما از این رابطه چیست؟
۲٫ چقدر زمان نیاز است که به این هدف برسید؟
۳٫ معیارهای شما برای انتخاب این فرد چه ویژگی هایی می باشد؟
۴٫ زمان دیدن ایشان بینتان رابطه جنسی وجود دارد؟
۵٫ توقعات خود را به این فرد بیان کرده اید واکنش ایشان چیست؟
هدفمون ازدواجه. البته من به مامانم گفتم ولى اون به هيچ كدوم از اعضاى خانوادش نگفته ولى ميدونن كه يكى تو زندگيش هست. ما چون درسمون طولانيه و محل دانشگاهامون دوره احتمالا تا سه سال ديگه نميشه اصلا باهم بود. خيلي دوسش دارم خيلي تلاش كردم كه اين رابطه رو نگه دارم. مثلا هفته قبل بهم گفت بسه ديگه تموم كنيم تنهاييمو دوست دارم بعدش قرار شد فرداش بريم بيرون بعد رفتيم كه بيرون بغلم كرد گريه كرد و انگار نه انگار چيزى شده و بهش مشكلامو گفتم گفت درست ميگى ازين به بعد درست ميشم ولى دوباره هيچ وقتى واس من نداره هميشه با دانشگاهش مشغوله. بهش گفتم اولويت زندگيت من نيستم دانشگاهته گفت اصلا اينطور نيست و داد و بيداد راه انداخت. رابطه ى جنسى جدى اى هم نبوده بيشتر مواقع بيرون قرار ميذاريم.
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس نگرانی و تردید شما کاملا قابل درک است.
همانطور که خودتان هم حس کرده اید، این رابطه با این کیفیت برای شما رضایتبخش نست و یک جای کار مشکل دارد.
بهتر است از خودتان بپرسید رابطه مطلوب از نظر شما چگونه رابطه ای است و چه ویژگی هایی دارد و بعد با توجه به معیارهایی که برای آن قائل می شوید، آنها را با رابطه کنونی تان مقایسه کنید.
در روابطی که شما انرژی عاطفی- احساسی زیادی می گذارید، باید در ابتدای آن در نظر داشته باشید که چشم انداز، اهداف و ارزشهای شما تا چه اندازه به یکدیگر شباهت داشته و به بیان دیگر تا چه اندازه با یکدیگر هم مسیر هستید.
اگر این موارد مشخص نباشند، هر کس ممکن است با هدف و نیت خاصی به رابطه ادامه دهد و یک جا که قرار است بالاخره مسیرها جدا شده و جدایی دو نفر اتفاق بیفتد، هر دو نفر ممکن است آسیب ببینند مخصوصا آن کسی که در ذهنش رویای ازدواج یا یک رابطه بلند مدت را پرورانده بوده است.
این نکته را هم در نظر داشته باشید که بهترین راه همیشه آسانترین راه نیست!
اگر جدایی برای شما بهتر باشد، با وجود سختی و دشواری زیاد آن، واقعیتی است که هرچه زودتر با آن روبرو شوید آسیب کمتری را متحمل خواهید شد.
اینکه زمانی که در کنار شما نیت سراغی از شما نمی گیرد و شما به شدت احساس نادیده گرفته شدن می کنید اصلا نشانه خوبی نیست.
ممکن است این رابطه آنقدر که برای شما جدی و هدفمند است برای ایشان نباشد و ظاهرا بیشتر شما برای حفظ آن تلاش کرده اید.
و اینکه گاهی به شما گفته نمی خواهد بماند و هدف بلند مدت مشخصی ندارد.
دقت داشته باشید موضوع اصلا این نیست که ایشان شما را دوست دارد یا نه، و شما حتی با مطمئن شدن از این موضوع مشکلتان حل نخواهد شد.
چرا که دوست داشتن هرگز برای داشتن یک رابطه بلند مدت و یا ازدواج کافی نخواهد بود.
بنابراین آنچه شما باید بدانید این است که با وجود شرایط موجود آیا باز هم می خواهید در این رابطه بمانید؟ که در این صورت باید هزینه های آن را هم در نظر گرفته و آمادگی روبرویی با آن را داشته باشید.
در بهترین حالت ظاهرا ایشان هنوز تکلیفشان با خودشان و زندگی و برنامه آینده شان مشخص نیست و این یعنی هیچ چیز مشخص نیست.
حالا این شما هستید که باید تصمیم بگیرید آیا می خواهید به خودتان فرصت آشنایی با فرد دیگری که شباهت بیشتری به معیارهای شما دارد و در پایداری رابطه و ازدواج مصمم است (با فرض اینکه خواسته اصلی شما این است) بدهید یا اینکه در رابطه ای نامعلوم که حتی طرف مقابل نیت مشخصی ندارد، بمانید و احساس و عاطفه بیشتری را هزینه کنید که در این صورت هرچه زمان بیشتری بگذرد جدایی هم به مراتب سختتر و پر هزینه تر خواهد بود.
خطر دیگری که وجود دارد این است که در این موارد گاهی ممکن است افراد صرفا به دلیل سرمایه گزاری و صرف انرژی زیاد و طرف مقابل هم به دلیل احساس گناه و ترحم ممکن است تن به ازدواجی بدهند که آینده خوشاینی با این شرایط نخواهد داشت.
برای تصمیم گیری بهتر می توانید از مشاوره حضوری بهره مند شوید.
خيلي درسته خيلي وقتا گفتم نكنه به خاطر عذاب وجدانش مونده. هميشه بهم ميگه تو چطور با من موندى حوصلت سر نميره؟ من مزخرفم نمون.
ولى خيلي ميترسم از جدايى بعد دو سال و اينهمه تلاش. خيلي دردناكه واسم و اينكه خودم افسردگى دارم اينم اضافه بشه نميدونم چطور ميشم.