سلام من دو ساله عقد کردم الان خیلی از دست شوهرم خسته شدم حتی به جدایی فکر میکنم.شوهرم خیلی سرده بی احساس هر روز بدتر میشه.یک سال اول شهر دیگه کار میکرد ولی اخراج شد خیلی عصبی بود. با دوستاش شریک شدن بعد چند ماه ورشکست شدن. دوباره با همونا یه کار دیگه شروع کرد باز ورشکست شدن.از همون اول کار هرچی گفتم بیا بیرون قبول نکرد هنوزم ولشون نکرده میگه خودتو پر پرم کنی ما از هم جدا نمیشیم. الانم دو هفتس به خاطر تیکه هایی که برادراش بهم انداختن قهریم. بهم گفتن میای خونه ما که برات وسایل عروسیتون رو بخریم حالا بخریم از کجا معلوم بازم بعد عروسی بیاید .مادر شوهرم زمین داره خیلی ولی اصلا کمکمون نکرده منم نخواستم.پدرشوهرمم خیلی پول داره ولی یه زن دیگه گرفته رفته اونم تا حالا کاری برامون نکرده. من ناراحت شدم ازشون. خیلی حرفا زدن ولی به جای عذر خواهی شوهرم میگه میخواستن نصیحت کنن . میگه تو به همه میپری. هنوزم طلبکاره. واقعا دارم به طلاق فکر میکنم چون دیگه ازش نا امید شدم نمیدونم چکار کنم . حتی به خودش زحمت نمیده زبونش رو خوش کنه دلم رو به دست بیاره آشتی کنیم. به خانوادم توهین میکنه به پدر مادر و خواهرم فحش میده. نمیدونم طلاق بگیرم. دیگه مطمعنم تغیری نمیکنه . بازم شما راهنماییم کنید ممنون.