بحث الکی

با سلام خدمت شما
دوست عزیز اگر اطلاعات بیشتری را درباره خودتان ارائه می دادید مانند این که چند سال دارید وچه مدت است که یکدیگر را می شناسید و دوران آشنایی و شناخته شما به چه صورتی طی شده و این که منظورتان دقیقا از بحث الکی چه مواردی هست و آیا قبلا هم اوضاع بر همین روال بوده است و یا این موضوع تازگی دارد توضیحات بیشتری را ارائه می دادید، راهنمایی بهتر و دقیق تری را می توانستید دریافت کنید.
اگر منظور شما از بحث الکی بحث کردن درباره موارد بی اهمیت از نظر شما است که از نظر ایشان مهم است لازم است به چند نکته در این زمینه اشاره شود.
نکته اول که بسیار هم مهم است این است که افراد در موارد مختلفی با یکدیگر متفاوت هستند و یکی از این تفاوت ها در سطح ادراک آن ها است که شاید به نوعی منشا خیلی از اختلافات بین فردی باشد.
ادراک یا سیستم ادراکی افراد در واقع همان برداشت و تعبیر و تفسیر کلی آن ها از رویدادها است و به عوامل مختلفی مانند سطح نیازها ، نوع خواسته ها، سیستم دانش و اطلاعاتی که افراد از قبل دارند، باورها و عقایدی که از قبل درباره موضوعات مختلف در ذهنشان شکل گرفته است و حتی حواس پنجگانه ای که قرار است اطلاعات بیرون از طریق آن ها مورد پردازش قرار گیرد را در بر می گیرد.
از آنجا که افراد در تمام این موارد ممکن است با یکدیگر متفاوت باشند بنابراین هیچ تعجبی ندارد که برداشت و واقعیتی که آن ها از یک رویداد مشابه در نظر دارند کاملا مختلف و متفاوت با فرد دیگر باشد و این یک موضوع کاملا طبیعی و اجتناب ناپذیر است.
با دانستن و در نظر داشتن این مسئله ممکن است خیلی از بحث ها بی دلیل باشد و یا بی فایده، چرا که هر کسی ادراک خودش برایش واقعیت محض است و هیچ کس فکر نمی کند ادراک خودش نادرست است و این در حالی است که موضوع و دغدغه اصلی افراد از بحث کردن اثبات حقانیت ادراک و برداشت خودشان از موضوع مرد بحث است و به همین دلیل هیچ پایان و نتیجه مطلوبی ندارد.
و چون نیت اصلی از ابتدا اثبات حقانیت خود بوده است در این مسیر متاسفانه افراد از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد و به خیلی لز رفتارهای مخرب هم متوسل خواهند شد مانند توهین، قضاوت منفی طرف مقابل، بر چسب زدن که او نمی فهمد و یا سرزنش کردن و پرخاشگری و قهر و بی توجهی و خیلی از این موارد که نه تنها حاصلی جز دلخوری ندارد بلکه در بلند مدت باعث تخریب شدید رابطه ها خواهد شد.
پس یکی از دلایل اساسی و مهم بحث کردن و این که موضوع به نظر یکی بی اهمیت و از نظر فرد دیگر بسیار مهم است همین مسئله ادراک متفاوت از واقعیت و رویدادهای مشابه است در حالی که موضوع فقط ببرسر تفاوت ها است و در اکثر مواقع درست و غل مشخصی وجود ندارد و بحث کردن هم بی فایده است.
تنها مسیر موثر در این مواقع این است که هر دو طرف به افکار و نظرات و احساسات یکدیگر احترام بگذارند و با نیت فهم ادراک طرف مقابل، و نه اثبات درستی ادراک خود، به گفتگو و صحبت کردن بپردازند، و نه بحث و جدل، و برای این کار موقعیت مناسبی را هم انتخاب کنند که خشم آن ها در این جریان اختلال ایجاد نکند و هر یک از طرفین باید مهارت مدیریت خشم را هم بدانند و آن راتمرین کنند تا بتوانند اوضاع را به خوبی پیش ببرند و این گونه مسائل را به بهترین شکل حل یا مدیریت کنند و در نهایت بر سر یک گزینه ای که نفع دو سویه داشته باشد و نظرات هر دو نفر در آن به نوعی لحاظ شده باشد توافق کنند.
حالت دوم این است که منظور شما درباره خودتان بوده باشد و این که د ابتدا که در زمینه ای وارد بحث می شوید برایتان با اهمیت است ولی پس از مدتی فکر می کنید آنقدرها هم که فکر می کردید مهم نبوده است و بیهوده بحث کرده اید و خودتان را بابت این موضوع سرزنش می کنید.
در این مورد بهتر است باز کمی مدیریت هیجانات منفی را در خودتان کار کنید تا بدانید اولویت به رابطه و کیفیت رابطه است و با آگاهی از خواسته ها و معیارها و ملاک های اصلی و انتظارات اساسی در رابطه، بتوانید در مواقع حساس کمی مکث کنید و از خودان بپرسید این موضوع واقعا چقدر برای من اهمیت دارد؟ آیا اگر چند ماه یا چند سال بعد هم به این ماجرا نگاه کنم باز هم برای من همین قدر اهمیت خواهد داشت؟ و سپس با توجه به پاسخی که به خودتان در این موقعیت می دهید انتخاب و اقدام کنید.
چرا که خیلی از مواقع ما درگیر هیجانات ناخوشایندی مانند خشم شده ایم و در لحظه اقداماتی می کنیم که در مسیر اصول و ارزش های خودمان هم برای زندگی ایده آل و رابطه دلخواهمان نبوده است.
نکته مهم دیگر همچون از واژه کنترل در توضیحات خودتان اشاره کردید این است که شما تنها چیزی را که می توانید صد در صد کنترل کنید رفتار و عملکرد خودتان است و بهتر است خواسته ها و انتظاراتی که دارید را هم با تمرکز بر حوزه اخختیار و اراده خودتان باشد.
چرا که اگر خواهان تغییر و کنترل طرف مقابلتان باشید و یا کل مسیر رابطه، چون شما اختیار رفتار طرف مقابل خودتان را د=ندارید و در رابطه هم فقط سهم و نقش مربوط به خودتان را دارید، ممکن است مکررا احساس ناکامی را تجربه کنید جون خواسته ها و انتظاراتتان غی واقع بینانه و دست نیافتنی بوده است.
اگر هم کلا این جر و بحث ها بر سر موضوعات بی اهمیت از نظر هر دوی شما است و تکرر می شود ممکن است پای یک عدم نارضایتی یا دلخوری و خشم عمیق تری در خودتان و یا در موضوع رابطه تان مانند یک مسئله یا مشکلی که همچنان حل نشده باقی مانده است در میان باشد که در این صورت نیاز به بررسی بیشتر و ارزیابی دقیق تری دارد که بهتر است در این زمینه از یک زوج درمانگر کمک حرفه ای و تخصصی دریافت کنید.
با توجه به تمام این موارد و از آنجا که هر کسی خودش مسئول مستقیم رسیدگی به نیازها و خواسته هایش است و با در نظر داشتن این که در آغاز مسیر هستید و هنوز زیر یک سقف نرفته اید، به شما توصیه می شود حتما مشاوره ازدواج را با نیت کسب شناخت و اطلاعات بیشتر و کامل تر از خودتان و طرف مقابلتان و همچنین ازدواج و زندگی شترک و آگاهی از مشکلات و چالش های احتمالی پش رو، دریافت کنید تا بتوانید فعالانه زندگی مشترک خوبی را ساخته و پیش ببرید و مهارت ها و توانمنی های لازم و ضروری در این مسیر را هم به دست آورید تا هر کسی سهم خودش را در رابطه بداند و برای بهبود رابطه و انجام درست نقش و سهم خودش متعهدانه و مسئولانه گام بردارد و اقدامات لازم را در این مسیر انجام دهد.