سن: 30 / مونث/ دکتری فیزیک/ مدرس / مجرد/ فرزند 3 از 4/ کرج
با سلام،
مشکلم مربوط هست به رفتاری که تقریبا 90درصد اقوام از کودکی با ما داشته اند. پدر و مادرم هر دو فرزند تجار مشهوری بودن اما زندگی مشترک رو بدون کمک مالی اونها بنا کردن و حالا در حد متوسط صاحب خانه و زندگی هستن ، هر دو فوق دیپلم و اهل مطالعه. خواهرانم متاهل یا دانشجو هستن و همیشه جز دانش آموزان مودب، منضبط و محجوب. از لحاظ زیبایی ظاهری هم از زبان دیگران عرض می کنم: اروپایی. با وجود اینکه از لحاظ تحصیلی و اخلاقی همیشه در مدرسه و محله زبانزد بودیم اما اقوام همیشه نگاه بالا به پایین داشتن, به دلیل شرایط مالی بسیار پایین تر، خانواده پرجمعیت نسبت به آنها، مذهبی بودن پدرم. اینها دلایلیست بارها به طریقی دریافت شده. بارها به مهمانیها دعوت نشدیم یا با اکراه به منزل ما آمده اند. حتی زن داییم چندین بار گفته “من نمیخوام آبروم پیش فامیلام بره” و محترمانه قبل مهمانی برای مادرم لباسهای فاخر خریده و…
من تلاش کردم با انرژی به هدفام برسم اما دیگه طاقت این نگاهها و تبعیضها رو ندارم. حس میکنم اعتماد بنفسم رو کم کرده و خشم رو زیاد. چه کنم؟