سامانه پرسش و پاسخ مشاور::: مرجع راهنمایی و مشاوره روانشناسی آنلاین خانواده
دسته بندی موضوعات سامانه
- قبل ازدواج (2,658)
- اخلاق و رفتار|تیپ و ظاهر پسر یا دختر (92)
- ازدواج در سربازی و درحال تحصیل (45)
- ازدواج فامیلی (81)
- ازدواج مجدد یا ازدواج با زن یا مرد مطلقه (56)
- تفاوت در مسائل مذهبی، قومیتی و پوشش دختر یا پسر (32)
- حاملگی قبل ازدواج دوران نامزدی (22)
- خیانت نامزد و دوست پسر یا دختر (71)
- دوست داشتن یا نداشتن دوست یا نامزد و عشق (166)
- روابط دختر و پسر|رابطه داشتن با دوست (510)
- سایر موارد قبل از ازدواج و دوستی نامزدی (225)
- سن دختر و پسر| اختلاف سنی در ازدواج (60)
- سوالات خواستگاری|مراسم خواستگاری|بعد از خواستگاری (42)
- طولانی شدن یا سرد شدن رابطه قبل ازدواج (76)
- مخالفت دختر، پسر یا خانواده با ازدواج (97)
- مراکز مشاوره (197)
- مرکز مشاوره (14)
- مشاوره آنلاین (170)
- مشاوره تلفنی (6)
- مشاوره آنلاین فردی (1,719)
- اضطراب|ترس|دلهره|خواب پریشان-کابوس (142)
- تنها بودن| سرگردانی و ناراحتی بعد از دوستی یا طلاق (54)
- خودارضایی دختر یا پسر (121)
- خودکشی (76)
- روانشناسی افسردگی (195)
- سایر مشاوره روانشناسی آنلاین یا روانپزشکی فردی (186)
- شغلی|کاریابی|انتخاب کار|جلسه مصاحبه|تغییر شغل (65)
- عدم کنترل خشم|عصبانی شدن|پرخواشگری (49)
- لکنت زبان|خجالت و خجالتی بودن و مشکل ارتباطی (39)
- مشاوره پزشکی (60)
- مشاوره تحصیلی|برنامه ریزی درسی|برنامه ریزی کنکور (113)
- وسواس فکری|ناراحتی|حساس و زودرنج بودن (126)
- مشاوره تلفنی (11)
- مشاوره خانواده (5,645)
- خانواده همسرم (189)
- خیانت همسر|زن|شوهر|به همسرم (270)
- رابطه جنسی-رابطه زناشویی-مشاوره جنسی (726)
- رفتار و اخلاق همسرم (550)
- سایر موارد خانوادگی یا زناشویی (226)
- فحش و دعوای فیزیکی در خانواده (86)
- مشاوره قبل طلاق (153)
- مشاوره کودک و نوجوان (469)
- مقالات عمومی (33)
سلام سوالتان را به صورت کامل تر بیان کنید تا بتوانیم در این زمینه شما را راهنمایی کنیم
با مردی متاهل اشنا شدم. البته ایشون از اول نگفته بودن که متاهلن. مبنای اشنایی ما فقط دوستی بود. هر دو هنری بودیم. هیچ قصد احساسی بین ما وجود نداشت. هردو درمورد زندگیمون باهم درددل میکردیم. من اون روزا عاشق شخصی بودم که راضی یه ازدواج با من نبود. و من در این مورد با ایشون درددل میکردم. بعد از گذشت هشت ماه متوجه شدم ایشون به من دلبستگی پیدا کرده. فورا با ایشون مطرح کردم و خواستم که از هم فاصله بگیریم. ایشون پذیرفت اما انگار توان مبارزه با احساسش رو نداشت و متاسفانه به مرور منو هم وارد این بازی احساس غلط کرده. حالا هردو داریم به شدت آزار روحی میبینیم. ایشون نمیتونن تعهد خودشونو زیرپا بگذارن و علاقه شدیدی به فرزندانشون دارن. و من هم متاسفانه دیگه توان جدایی برام دردناکه. بارها زده به سرم که فرار کنم و از ایران برم . نمیدونم چه کنم
سلام
با فرار کردن چیزی حل نمیشه.کاملا مشخصه ک شما آدم فهمیده ای هستید و و درک خیلی خوبی از شرایط موجود دارید،اما علیرغم اینکه میگید جدایی برام دردناکه قطعا شما قادر ب انجامش هستید.شما باید واقع بین باشید.این رابطه ب جز پشیمانی و عذاب وجدان هیچ ارمغانی برای شما نداره.دقت داشته باشید ک شما در صورت تداوم این رابطه ضربه جبران ناپذیری ب زندگی چند نفر (خودتون،ایشون،همسر و فرزندانشون) خواهید زد و زمینه از هم پاشیدن یک خانواده رو فراهم خواهید کرد.
بهترین و قطعی ترین کاری ک باید بکنید قطع این رابطه غلط و پر مخاطره هست.(البته اینو خودتون بهتر از من میدونید ولی باید عمل کنید).
ببخشید همه بهم میگن یه نفر دیکه رو دوس داره وتورو نمی خواد وبهت اهمیت نمیده واین عشق یه طرفس این اقا باهام خیلی سرده همیشه طکری برخورد میکنه که فک میکنم مزاحمم ولی الان اونطور که مشخص باکسی درارتباطه مدام وصحبت میکنه ولی رفتارش همیشه محترمانه بود وهیچ وقت هیچ تعهدی دراین رابطه نبوده وخیلی موقع هامن انلاین میشم وایشون هم همینطور ولی هیچ پیامی بهم نمیدیم ابشون رفتارشون ازهمون اول ها اینطور بود البته اوایل رفتارش خیلی بهتر بودالان به نظرشما درسته من احساسمو بهش بگم یانه ممنون میشم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدهید تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
۱٫ هریک از شما چند سال دارید؟
۲٫ چند مدت است ایشان را می شناسید؟
۳٫ معیارهای شما برای انتخاب ایشان چیست؟
رابطه شما در دنیای مجازی می باشد یا واقعی ؟