1
بیماری
سلام
من نمیدونم از خودم و بقیه و زندگی چی میخوام
حالم با هیچی خوب نمیشه
همیشه اینطوری بودم
روابطم با هیشکی خیلی خوب نیس
مدام در حال نق زدن و غر زدن و گیر دادنم
شوهر بیچارهم هرکاری میکنه، ی بهونهای میارم
مثلن واسم تولد بگیره، ناراحت میشم
تولد نگیره، ناراحت میشم
هدیه بگیره، تو دلم ناراضیام از هدیهش
هدیه هم نگیره ی جور دیگه ناراحت میشم
با اینکه بهش میگم هدیه مهم نیس
ولی اصن تکلیفم با خودم ملوم نیس
اینا بخش کوچیکی از خصوصیاتم بود
همینا باعث میشه هیچوقت از زندگی و شرایطم راضی نباشم و همیشه احساس ناکامی و پوچی کنم
ب نظرتون من بیمارم؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی و عدم رضایت شما با توجه به توضیح هرچند کوتاهی که ارائه دادید کاملا قابل درک است البته اگر کمی بیشتر درباره این موضوع که از چه مدت این گونه بوده اید و تا به حال برای کمک به خودتان و بهبود اوضاع چه اقداماتی انجام داده اید و در کل اطلاعات بیشتری را درباره خودتان مطرح می کردید مانند این که چند سال دارید و چه مدت است که ازدواج کرده اید، راهنمایی بهتر و دقیق تری را می توانستید دریافت کنید.
اما با تجه به این عدم لذت و خلق پایینی که توصیف کردید ممکن است مبتلا به اختلال افسردگی باشید که در این صورت نیاز به انجام بررسی های بیشتر و ارزیابی های دقیق تری هست و به شما توصیه می شود حتما از سوی یک روانشناس بالینی کمک حرفه ای و تخصصی در این زمینه دریافت کنید چرا که در این صورت نیاز به دریافت جلسات روان درمانی و مداخلات تخصصی دارید و بهتر است هر چه زودتر اقدام کنید تا کیفیت زندگی مشترک شما و کارکردهای تان در حوزه های دیگر زندگی تان بیش از این در معرض آسیب قرار نگیرد و خودتان را در برابر بهبود و سلامت خودتان مسئول بدانید و متعهدانه جلسات درمان را پیگیری کنید و مراجعه به یک فرد متخصص را جی بگیرید.
هر فردی دارای نیازهای اساسی و خواسته ها و اهدافی در زندگی است که باید با شناسایی آن ها و موانع موجود بتواند به سمت آن ها گام های موثری بردارد و این سطح از احساس نا خشنودی و عدم رضایت با نرسیده و احساس ناکامی در برابر خواسته ها و نیازها رابطه مستقیم دارد که باید بررسی شود تا علت آن مشخص شود که آیا اصلا خواسته ای خودتان را می شناسید و برای آن ها هدف گذاری و تلاش کرده اید، آیا تصویر ایده آل شما با تصویری که اکنون دارید و آن فردی که اکنون هستید و با آن کسی که دوست دارید باشید شباهتی دارد و در غیر این صورت چه کارهایی می تواند انجام داد؟
آیا خواسته ها و اهداف شما دست یافتنی و واقع بینانه هستند و شما مسیر درست و موثر را بلد نیستید و نیازمند کسب اطلاعات و به دست آوردن مهارت های جدید یا تقویت توانمندی های تان در برخی زمینه ها هستید؟
آیا تمام این ها وجود دارند اما موانع بیرونی و درونی باعث این عدم رضایت و عدم حرکت شده اند؟
لازم است به تمام این پرسش ها و مواردی از این قبیل پاسخ داده شود تا در نهایت بتوانید مسیر درست و مناسب خودتان را پیدا کنید و احساس حرکت کردن و پویا بودن و زندگی کردن را دریافت کنید.
روابط بسیار نقش مهم و تعیین کننده ای در کیفیت زندگی افراد دارند و روابط شما نیاز به بررسی بیشتری دارد و این رفتارهایی که از آن ا یاد کردید مانند غر زدن و گیر دادن و انتقاد کردن و سرزنش کردن و قضاوت کردن و تحقیر و توهین و یا تهدید و قهر کردن و بی توجهی و یا پرخاشگری همگی جز رفتارهای سمی و مخرب رابطه هستند که باعث کاهش کیفیت رابطه ها و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی به خصوص در ارتباط با رابطه های بسیار نزدیک و مهم مانند اعضای خانواده ما می شوند.
با توجه به این موارد و نارضایتی درونی که دارید و باید منشا آن مشخص شود تا برنامه ریزی های لازم در مسیر هدف گذاری ها پس از شناسایی کامل خواسته ها ونیازهای معوق مانده و همچنین رفتارهای عادتی ناموثر، صورت گیرد به شما توصیه می ش.د در اسرع وقت به یک رواشناس مراجعه داشته باشید تا از طریق دریافت جلسات مشاوره به صورت حضوری و یا غیر حضوری بتوانید راهنمایی های دقیق تر و مداخلات تخصصی لازم را در این مسیر دریافت کند و بدانید چگونه در مسیر درست اقدامات موثری انجام دهید.م باشدباشد