سلام. من و همسرم نزدیک دو سال هست که زیر یه سقف زندگی میکنیم، قبل از اون هم دو سال عقد بوديم. مشکلی که من تو این دو سال دارم و هنوز که هنوزهم نمیتونم باهاش کنار بیام بی توجهی همسرمه. ایشون از سر کار که میان ميخوابن و بعدم سرشون یا تو گوشيه یا تلویزیون. با من حرف نمی زنه مگر اینکه فلان چیز کجاست و اینا. در مورد خودمون زندگی مون چکار کردیم و.. اصلا صحبت نمی کنه. من چون دانشجو ام شبا خسته میشم و زودتر ميخوابم ولی ایشون باز تو گوشی و تلويزيونن تا ساعت یک دو بعدم جدا از من ميخوابن به این بهانه که رو تخت کمرم درد میگیره، کاملا براشون عادیه ولی من خیلی اذیت میشم و ایشون از اینکه من عذاب می کشم خوشحال میشن..دیشب بازم بحث مون شد که برای اولین بار بهم تو گوشی زد. قبل از این دعوامون میشد فحش بدی به من نميدادن ولی الان فحش های خیلی زشتی به من و خانوادم میگه. برای خرجی گرفتن هم مشکل دارم. همیشه من تو اولویت آخر هستم و باید اونقدر صبر کنم و پیام بدم و بگم که بازم نميده.و هی وعده فردا و پس فردا رو میده. این در حالی هس که میدونم اگه کس دیگه ای ازش بخواد بهش میده و برای چیزای دیگه خرج میکنه. مثلا دیروز قرار بود بهم پول بده ولی وقتی گفتم گف ندارم شنبه میدم ،الانم آماده شو بريم شهرستان. منم شماره کارتشو داشتم و برای خودم پول کارت به کارت کردم. اونم عصبانی شد ولی مهم نبود . بعدم سفرو کنسل کرد. میخوام بگم برا همه چی پول داره جز من. شرایطم طوریه که با خانواده خودم و مادر همسرم نمیتونم مشورت کنم و کمک بخوام. فقط پدرشان هستن که اتفاقا ازشون حساب ميبرن ولی ايشوتم مشکلات خودشو داره.. به نظر تون چکار کنم. چه رفتاری مقابل فحش ها مقابل بی توجهی ها و خرجی ندادنا داشته باشم؟ به نظر تون وقتی به مشکل می خورم به پدرشون بگم. یا نزارم کسی بفهمه. ممنون