سلام من ۱۹ سالمه یک ساله با یه پسری تو یه گروه کنکوری اشنا شدم ۲۴ سالشه راستش همدیگه رو دوس داریم به ازدواجم فکر کردیم اما فعلا شرایطشو ندارهه اون بعضی مواقع که تلفنی حرف میزنیم میره توی تصورات مثلا بوسو بغلو رابطه جنسی راستش یه چندمدت اینکارو کردیم اما بعدش من پشیمون شدم اصلا دوس ندارم اینکارو بکنیم احساس میکنم تاثیر خوبی تو زندگیمون نخواهد داشت اما وقتی بهش میگم رفتارش عوض میشه راستش یکم میره تو خودش بد حرف نمیزنه فقط یه حالت گرفته بودنو افسردگی پیدا میکنه من نمیخوام اینطوری ناراحت باشه و دلگیر خیلی دوسش دارم پسر خیلیییییی خوبیه بخدا درکش میکنم اما اینکارا از دستم برنمیاد حس بدی پیدا میکنم احساس گناه بهم دست میده اون خودشم از خودش ناراحته که اینطوری منو درگیر کرده اما میگه دست خودش یه پسره میگه میدونم تو مسئول راحت کردن منو خوشحالیم نیستی ولی خب بعد از اینکه میزاریم کنار میره تو خودش به نظرتون چیکار کنم تا حالشو خوب کنم ارومش کنم