سلام خانمی هستم ۳۱ ساله دارای یک فرزند پسر۳ سالو نیم حدود ۱۰ساله که تو شرکت بیمه کار مینم و حدود تقریبا یک ساله ه هر کسی به همکارم مراجعه میکنه واسه بیمه ات
ش سوزی همش ترس تو دلم میفته که نکنه خونه منم اتش بگیره.ترس و دلهره من از اینجا شروع شد و روز ب روز نسبت به بقیه مسایل حساس تر میشدم مثلا وقتی میخواستیم بریم مسهد همش تو فکر این بودم که نکنه هواپیما سقوط کنه و شبانه روز گریه میکردم طوری که همسرم گفت اگه نگرانی کنسلش کنیم
و خیلی نگران فرزندم هستم و همش فک میکنم یه خطری تهدیدش میکنه و مثلا بردمش پارک سمت حوض اب که میرفت من همش ترس اینو داشتم که بیفته توی حوض و روش داد میزدم
که پسرم بیاد که از اینجا بریم با توجه به اینکه قبلا خیلی شاد بودم ونکات مثبتو میدیدم ولی متاسفانه الان فقط ترس و دلهره دارم از هر چیزیو نگرانم البته حدود ۶ماه پیش داشتم تنها به ارایشگاه میرفتم ه یه موتوری کیفنو زد و گوشی و پولام که حدود ۳۰۰ بود رو برد اینقد فشار بهم وارد شد که تا ۲۰دقیقه فقط گریه میکردم و جیغ میزدم و تا سه ماه شبا همش بهش فکر میکردم و هرکاری میکردم که یادم بره اخرش این فکر لعنتی ولم نمیکرد
الانم هیچ چیزی شادم نمیکنه
لطفا کمکم کنین از این وضعیت خودنو نجات بدم