سلام دختری ۲۳ ساله هستم ک شرایط خانوادگی سختی دارم، پدرم فردی بسیار محدود کننده و شکاک است. یا اجازهٔ بیرون رفتن نمی دهد یا مدام مرا تعقیب می کند. گوشی مرا چک می کند. گاها حتی یواشکی شب ها گوشی مرا برداشته و دیگر ب من پس نمی دهد و در تمام این مدت یا مرا مجبور ب زدن پسورد می کند یا پیش تعمیراتی ها میبرد تا ب طریقی آن را رمزگشایی کنند و اگر موفق نشود تا مدتی پیش خودش نگه می دارد. دانشگاه راه دور انتخاب کردم اجازه نداد ک بروم. مجددا شرکت کردم، شهر قم ک مذهبی بود را انتخاب کردم، بدون هماهنگی با من فرم مهمانی و انتقال ب شهر خودم را پر کرد و مرا منتقل کرد. با تمام اساتید و تمام افرادی ک مرتبطم صحبت می کند. قبلا در خانه را روی ما قفل می کرد. وقتی حرف میزند سکوت می کنم تا حرفی میانمان رد و بدل نشود و او مرا ب خاطر سکوتم تا می تواند کتک می زند. خواستگارهای زیادی دارم اما او فقط ب کسانی ک طرز فکری مشابه خودش دارند تمایل دارد و مواردی ک مطلوب من است را آنقدر اذیتم می کند تا مجبور بشوم ج رد بدهم و بعد می گوید خودت رد کردی، من ج رد ندادم و هزاران مدل فشار روانی دیگ ک واقعا بعد از این همه سال دیگ تحمل آن از توانم خارج است. چگونه میتوانم از خانواده ام جدا شوم و ب ی مرکز مطمئنی مراجعه کنم ک آنها اجازه ندهند دیگر برگردم؟؟ ی مدت افسردگی شدید گرفتم و تحت نظر روانپزشک قرار گرفتم ک داروهام و ریختن دور تا ایتفاده نکنم، ارائهٔ مدارک پزشکی میتونه بهم کمکی بکنه؟؟