سلام و عرض ادب
من دختری 29 ساله هستم که یکبار در 21 سالگی و یکبار در 23 سالگی دچار افسردگی شدید شدم که نظر دکترها هم اختلال دوقطبی بود. الان دارو مصرف میکنم و حالم خیلی خوبه و حتی دکترم میگه ای کاش بقیه بیمارها مثل من بودن. وقتی این مساله رو در خواستگاری مطرح میکنم (بعد از اطمینان از اینکه طرف پسر پسند کرده) پسر پا پس میکشه . نمیدونم حکمت خدا چیه؟ تا کی باید این مساله باعث رفتن موردهای خوب و عالی من بشه؟ تا کی باید صبر کنم؟ تا کی باید آزرده خاطر بشم؟ ولی ب این باور دارم که هیچ کار خدا بی حکمت نیست و من این مورد رو همیشه مطرح میکنم حتی اگه باعث بشه تا آخر عمرم ازدواج نکنم. لطفا شما هم من رو راهنمایی کنید و باعث دلگرمی و آرامش من بشید با بیان صحبتاتون. با تشکر و سپاس فراوان