2
خانواده
سلام من ۲۲ سالمه و همسرم ۲۸ سالشه و تک پسره و ما طبقه ی بالای خانواده ی همسرم زندگی میکنیم و بیشتر وقتمون رو با اونا میگذرونیم و خانواده ی من تهران هستن و من شهرستان و خب هر دختری دوس داره پیش خانواده ی خودش باشه
من حتی وقتی میبینم خواهر شوهرم مرتب به خونه ی مامانش میات و واقعا هیچ کس به اندازه ی مادر به ادم حس خوب و اعتماد به نفس و شادی نمیده بهش حسودیم میشه
من چکار کنم که با این مشکل دور بودن از خانواده ام کنار بیام ممنون میشم راهنماییم کنید 😢
سلام به شما دوست عزیز
احساسات و نیازهای شما قابل احترام می باشد اما دقت کنید که بهتر است از مقایسه کردن شرایط و زندگی خودتان در اول با هر فرد دیگری خوداری کنید و سعی کنید که با ایجاد تماس های تلفنی و… این ارتباط را حفظ کنید و به نیازهای خودتان پاسخ بدهید تا حدودی وتا زمانی که بتوانید شرایط دیدار حضوری برای خودتان متناسب با زندگی مشترکتان ایجاد کنید .
۱٫ برای شما و همسرتان از نظر کاری و اجتماعی و… امکان حضور و زندگی در تهران وجود دارد ؟
۲٫ قبل از ازدواج در مورد محل زندگی با همسرتان صحبت کرده اید؟
۳٫برای زندگی روزانه خود برنامه ریز یدارید؟
۴٫ اگر بخواهید برای دیدار خانوادیتان بروید همسرتان موافقت می کنند؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس تنهایی شما و اینکه دوست دارید بیشتر با خانواده خودتان در ارتباط باشید کاملا قابل درک است.
واقعی این است که هر تصمیمی ذاتا به همین صورت است که در آن ما برخی از چیزها را از دست می دهیم و در مقابل چیزهایی را به دست می آوریم.
شما هم اگرچه به اینکه چه مدت از ازدواجتان می گذرد اشاره نکردید اما موقع تصمیم گیری حتما به چیزهایی که به دست می آورید تمرکز کرده اید و بهترین انتخاب را در آن زمان داشته اید.
اما می توان به اینکه پس از مدتی به شهر خودتان منتقل شوید هم به عنوان یک گزینه فکر کنید و اگر امکان پذیر باشد در این زمینه با همسرتان گفتگو کنید.
اما به هر حال بهترین راه این است که به جای تمرکز بر نداشته هایمان بر داشته هایمان تمرکز کنیم.
و ببینیم چگونه در مواقعی که واقعیتهای بیرونی تغییر می کنند و حتی گاهی بر خلاف میل ما پیش می روند، آن را پذیرفته وخودمان را با شرایط جدید و این تغییرات وفق دهیم.
به عنوان مثال شاید مسئله اصلی شما به طور کلی دور شدن و فاصله گرفتن از منابع حمایتی و دوستان وآشنایاتان باشد که باید آن را به گونه ای از طریق ساختن روابط جدید خوب، جایگزین کنید.
و یا سعی کنید سبک زندگی تان را با توجه به شرایط جدید فعالانه بسازید و فرصتهایی ایجاد کنید به گونه ای زندگیتان را تنظیم کنید که نیازهای شما برآورده شود و بدانید خودتان هم اول از همه مسئول آنها هستید.
اما اگر بخواهید مدام بر افکاری که باعث ناامیدی شما می شود و بر آنچه اکنون امکانش نیست متمرکز شوید نتیجه ای جز ناکامی های پی در پی و در نهایت افسردگی در پی نخواهد داشت.
در این مسیر می توانید از طریق دریافت مشاوره فردی راهکارهای دقیقتری دریافت نماییدو شاید لازم باشد بر روی توانمندی ها و مهارتهای خودتان بیشتر کار کنید تا با توانمندتر سلختنتان بتوانید با ایشن شرایط پر چالش کنار بیایید و کیفیت زندگی تان را حفظ کنید.