خسته شدم بخداااا
سلام و وقت بخیر.
من یه دختر21 ساله هستم
ولی از محدودیت های بی اساس و منطق خانوادم خسته شدم.انقد که نمیتونم با میل خودم بیرون برم و باید اجازه بگیرم و متاسفانه خیلی وقتا این اجازه به من داده نمیشه
من به شدت چندین ساله این مشکلو دارم و واقعا واسم عذاب اوره.باتوجه به سنم فکر کنم بیردن رفتن حق طبیعی هر انسانیه خبلی وقتا حتی به فرار یا خود کشی فکر میکنم و هرچقد این موضوع شدیدتر میشه بیشتر راغب میشم با این که از اشتباه بودن هر 3اگاهم.من با خواهرام زندگی میکنم ولی متاسفانا علی رغم زندگی ازادی که خودشون داشتن من به شدت محدودم
مادرم که دیگه واویلا بدترین قسمت
متاسفانه من مجبورم از شربک رابطم دور باشم و فقط چندماه یکبار همو میبینیم که موضوع محدودیت من به شدت روی رابطم تاثیر میذاره.
واقعا خسته شدم با این که شاغل شدم ولی هنوز با توجه به کرونا موفق به شروع کارم نشدم اصلا به عنوان یه فرد عافل و بالغ توی خونواده به حساب نمیام.ایا ازادی چیز زیادی ک از زندگی میخوام؟
به شدت از این موضوع خجالت میکشم وقتی همسنای خودمو همیشه در حال خوش گذرونی و تفربح میبینم ولی خودم….
واقعا خستم خسته
کمکم کنین:)
همین چیزا دلخوشی کل زندگیمه..همین
دلم میخواد یه شب بیرون باشم
و همیشه وقتی از بیرون میام خونه خواهرم بام حرف نمیزنه و مدام منو سرزنش میکنه
لطفا به دادم برسین…عقده ای شدم انگار
سلام به شما دوست عزیز
اینکه شما بخواهید آزادی های انتخاب داشته باشید یک نیاز طبیعی می باشد و قابل درک است اما دقت کنید که بهتر است از مقایسه کردن خودتان با هر فرد دیگری خوداری کنید چون فرهنگ های خانوادگی و هنجارها با هم متفاوت می باشد و همین موضوع باعث می شود که مقایسه کردن شما با دیگران تنها با فشار روحی بیشتر برای شما همراه باشد .
گاهی خانواده ها به دلیل نگرانی هایی که برای فرزندان خود دارند رفت و آمدهای آنها را کنترل زیادی می کنند و این موضوع باعث می شود که درگیری های بیشتری بین آنها مشاهده شود .
دقت کنید که این سوال کردن ها و توضیح دادن ها اگر به میزان لازم باشد برای شما نیز سازندگی دارد به این معنا که نمی توان آسیب های جامعه را نادیده گرفت و در این مسیر بهتر است میزانی آگاهی از رفتنتان و همچنین زمان برگشت حدودی در اختیار آنها قرار بدهید تا آنها نیز از نگرانی اصلیشان کاسته شود و یا اینکه با چه فردی هستید .
شاید سبک بیان این نگرانی ها از سمت خانواده مناسب نباشد اما دقت کنید که ایشان از با ارزش بودن شما برای آنها می باشد وگرنه بیان می کردند که اتفاقاتی که برای شما می افتد برای آنها اهمیتی ندارد .
سعی کنید در زمان مناسبی در احترام در مورد این موضوعات با انها صحبت کنید و دقت کنید که شما در این مسیر بهتر است مخاطبتان پدر و مادرتان باشند و نه خواهر و یا برادر اگر آنها سرپرست خانواده نیستند و همچنین اینکه شما با شاغل شدن به مرور آزادی بیشتری را بدست می آورید اما دقت کنید که بهتر است در انتخاب تفریحات و روابط خود دقت کنید به عنوان مثال اگر شما از یک شب بیرون ماندن از خانه برای بودن در کنار دوست پسرتان استفاده کنید بدون توجه به خطرات آن این موضوع با بی اعتمادی بیشتر خانواده در کنار آسیب هایی که برای خودتان وجود دارد می شود .
دقت کنید که اگر دوست پسرتان از این شرایط ناراضی می باشند و رابطه شما هدفمند می باشد و به امید تغییرات آینده پیش نمی رود می توانند در مسیر رسمی کردن رابطه اقدام کنند تا شما نیز بتوانید با آزادی بیشتری در کنار هم باشید .
اما در مورد خانواده یک در نظر گرفتن هنجارهای خانوادگی ، دو تعامل و صحبت با بیان درک نگرانی های آنها و بیان احساسات و نیازهای خودتان ، سه در نظر گرفتن آسیب های احتمالی روابط و مکان هایی که می روید ، چهار بیان میزان لازم اطلاعات برای کاهش نگرانی های خانواده می توانید در این مسیر نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
اما در تایپیک شما در مورد خودکشی و یا فرار صحبت شده است و این موضوع حتی اگر به صورت فکر باشد یک زنگ خطر برای مراجعه حضوری به روانشناس می باشد تا شرایط روحی شما بررسی شود و همچنین افکار و احساساتی را که شما تجربه می کنید را بررسی کنیم و بتوانیم در این زمینه به شما کمک کنیم.
دقت کنید که خودکشی و فرار آسیب های زیادی به همراه دارد و اصلا به عنوان راحل محسوب نمی شود و بهتر است در جلسات مشاوره به کمک روانشناس راحل های حل مسئله بیشتری را آموزش ببینید تا بتوانید در صورت روبرو شدن با مشکلات با عملکرد بهتری با آسیب های کمتر این روند را مدیریت کنید .
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۳۰۴
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی و ناکامی شما در مورد مطالبی که مطرح فرمودید کاملا قابل درک است.
اساسا آزادی و استقلال رای و داشتن انتخاب و استقلال بخشی از نیازهای اساسی هر فردی است که اگر برآورده نشود منجر به احساس ناکامی می شود.
اما در مقابل این واقعیت هم وجود دارد که هر کسی بر اساس دانش و اطلاعات ونیارها و افکار و دغدغه های خودش عمل می کند.
به این ترتیب نمی توانیم انتظار داشته باشیم که اطرافیان ما همینطور والدین ما مطابق خواسته ها و نیازها و میل ما رفتار کنند و هر کسی فقط اختیار و اراده رفتارهای خودش را دارد.
نکته مهم دیگر این است که اگر چه ممکن است اتفاق یا رویدادهای بیرون یکی باشند ولی ادراک افراد از این رویداددها و به عبارت دیگر تفسیر و برداشتی که افراد از یک موضوع مشابه دارند ممکن است کاملا متفاوت و در مواردی حتی متناقض باشد و این موضوع به نوعی هسته اصلی تمامی اختلافات و تعارضات بین فردی است که اگر آن را نادیده بگیریم و به آن توجه کافی نداشته باشیم در مشکلات بی پایان و بدون راه حل گیر خواهیم افتاد.
از سوی دیگر این که هرکسی در مسیر نیازها و اهداف و ارزش ها و اصولی که خودش درست می داند رفتار می کند، بازتاب دهنده این موضوع است که هر کسی خودش در برابر پیگیری خواسته ها و نیازهایش مسئولیت دارد و همان طور که شما هم بر همین اساس پیش می ریوید و قرار نست وقت و انرژی خودتان را در مسیر زندگی یک فرد دیگر بگذارید، متقابلا وظیفه و مسئولیت دیگران هم هرگز این نیست که در خدمت خواسته ها و نیازهای شما باشند.
توجه و تاکید بر این نکات از آن جهت مهم و حائز اهمیت است که بدانید بر چه حوزه ای باید تمرکز کنید و به عبارت دیگر مواردی را که تحت کنترل و اختیار شما نیستند، مانند اتفاقات بیرونی و چگونگی رفتارهای دیگران و تغییر دادن آن ها را رها کنید.
همچنین بر اساس در نظر گرفتن واقعیت های تغییر ناپذیر اجتناب ناپذیر بیرونی خواسته های خود را مشخص کنید تا انرژی و زمان خودتان را صرف امور غیر ممکن و دست نیافتنی نکرده باشید و مدام ناکامی نای از نرسیدن و عدم تحقق چنین خواسته ها و اهدافی را تجربه نکنید.
اگر اکنون نیاز شما داشتن دایره اختیارات بزرگتر و کم کردن محدودیت های موجود است، بهتر است بدانید که با تمرکز مداوم بر خود این مسئله و یا ایراد گرفتن و قضاوت منفی درباره والدین و اطرافیانتان و رفتارهای درست یا نا درست آن ها که حاصلی جز خشم و ناکامی و غرق شدن بیستر در خود این مشکل و گرفتار شدن در حلقه معیوب افکار و احساسات منفی و ناخوشایند به این نیاز و خواسته خودتان نخواهید رسید.
همچنین درگیر شدن با آن ها، جر و بح کردن برای اثبات دیدگاه و مسیر نادرست و اشتباهی که در پیش گرفته اند، قهر کردن، پرخاشگری کردن و این گونه رفتارهای مخرب هم راه به جایی نخواهند برد و حتی رابطه شما را هم با آن ها بدتر و احتمال همراهی و درک ماقابل آن ها را نیز کاهش خواهد داد.
به نظر می رسد که تنها شیوه موثر در این زمینه این است که به جای تمرکز بر ابعاد مشکل بر راه حل ها و گزینه های موجودتان متمرکز شوید تا بتوانید به شیوه های موثرتری این گونه مشکلات را حل و یا مدیریت کنید.
مهم است در این راستا پرسش هایتان را به صورتی درونی و با تمرکز بر رفتار خودتان مطرح کنید.
مثلامن با انجام چه رفتارهایی می توانم به هدف و خواسته ام نزدیک تر شوم و با انجام چه رفتارهای عادتی احتمالا از هدف اصلی ام دور خواهم افتاد؟
اگر برخی شرایط اکنون و در حال حاضر بنا به دلایلی که تحت اراده و کنترل من نیستند مانند شیوع ویروس کرونا و عقب افتادن شروع کارم و قوانین سخت گیرانه والدینم، وجود دارند و مانع تحقق برخی خواسته های من هستند، به چه شیوه های دیگری و از طریق چه راه هایی می توانم به نیازهایم برسم.
خودکشی و فرار از خانه هم گزینه هایی هستند که سیستم خلاق ذهن شما پیشنهاد داده اند اما از آن جا که دردسر ها و مشکلات آن ها بیشتر از مزایایشان است و خودکشی هم در واقع پاک کردن صورت مساله است، همان طور که خودتان گفتید گزینه های مناسبی به نظر نمی رسند و باید به دنبال شیوه ها و مسیر های دیگری بود.
مثلا گفتگو کردن و مذاکره بر سر اختلافاتی که وجود دارد و مذاکره به منظور رسیدن به توافق دو سویه با والدین که به صورت موردی یک خواسته را با آن ها مطرح و پیگیری کنید.
برای این منظور لازم است در ابتدا بتوانید خشم خودتان را به شیوه های موثری مدیریت کنید و اگر بلد نستید باید آن را آموخته و تمرین کنید.
بهتر است به همین ترتیب با ارزیابی رفتارهای خودتان رفتارهای بهتر و موثرتری را جایگزین رفتارهای ناموثر و مخرب کنید.
مثلا جبهه گرفتن و اثبات اشتباه به والدینتان صحبت کردن نیست و به جز خشم و دلخوری و مجادله حاصلی نخواهد داشت.
اما اگر سعی کنید در موقعیت مناسبی درباره موضوع مورد اختلاف و یا مشکلتان صحبت کنید و با رعایت اصول گفتگو نخست درباره افکار و احساسات خودتان صحبت کنید و بعد خواسته و انتظارتان را بدون پرخاشگری مطرح کنید، ممکن است نتیجه بهتری عایدتان شود.
این که به آن ها هم اجازه صحبت کردن و نظر دادن بدهید و دغدغه ها و نگرانی هایشان را بشنوید و اگر لازم شد حتی به آن ها همدلی بدهید تا بدانند آن ها را در نظر گرفته اید و از این طریق احساس ارزشمندی دریافت کنند به احتمال بیشتری با شما همراه خواهند شد چون متوجه می شوند آن ها را درک کرده اید شما هم در کنار آن ها قرار دارید نه روبروی آن ها و به دنبال یک گزینه ای هستید که تا حدودی دغدغه ها و نگرانی های آن ها را هم در نظر گرفته باشید و مورد رضایت نسبی هردوی شما باشد.
برای این منظور در نظر گرفتن نگرانی ها و دغدغه های آن ها، اینکه شاید مهارت ها و آگاهی ان ها هم محدود است و یا راه های بهتری بلد نیستند و یا آسیب ها و مشکلاتی دارند که باعث نگرانی بیش از حد آن ها و انجام رفتارهای اضطرابی و یا تکانشی در آن ها می شود، به شما کمک می کند خشم کمتری را تجربه کنید و به جای قضاوت منفی از مسیر شفقت ورزی و همدلی با آن ها روبرو شوید و تکلیف خودتان را بهتر بدانید و بهتر بتوانید رفتارها و هیجانات و احساسات خودتان را مدیریت کنید.
این مسیر نیازمند مهارت است که می توانید آن را به مرور به دست آورید و شاید هدف گذاری تان را نخست باید روی این موضوع قرار دهید.
گزینه های بعدی تلاش برای مستقل شدن است تا اگر نهایتا به این نتیجه رسیدید که هیچ یک از این موارد کارساز نیستند برنامه ای در این مسیر داشته باشید چرا که آن ها ممکن است نخواهند موضع و قوانین حاکم بر خانه و خانواده شان را تغییر دهند و این حق را هم دارند.
پس با توجه به تمام این مطالبی که عنوان شد بهتر است بر روی رفتارهای خودتان در مسیر تحقق خواسته ها و اهداف دست یافتنی و واقع بینانه ای که تعیین می کنید تمرکز کنید و ببینید چگونه و با انجام چه رفتارهایی می توانید نیازهای خودتان را بهتر برآورده کنید و در این مسیر واقعیت های موجود را همان گونه که هستند بپذیرید مانند رفتارهای والدین و خانواده تان که ممکن است گاهی برای شما آزاردهنده و ناراحت کننده باشد و کاملا هم طبیعی است یا شرایط بیرونی که رخ می دهد و خارج از محدود اختیار یا کنترل ما است و بعد ببینید چگونه می توانید با تکیه بر منابع و توانمندی های خودتان در مسیر داشتن یک زندگی دلخواه پیش بروید و ببینید چگونه می توانید با ترمیم رابطه و ایجاد صمیمیت بیشتر با اعضای خانواده و والدینتان بر سر خواسته هایتان مذاکره اثر بخش انجام دهید.
بنابر این موارد به شما توصیه می شود برای دریافت جلسات مشاوره فردی اقدام کنید تا بهتر بتوانید ه خودتان کمک کنید و در صورت لزوم با کمک یک روانشناس یا مشاور مهارت های لازم را پس از تعیین مسیر های انتخابی و مناسب به دست آورید و با تقویت توانمندی هایتان در این راستا بتوانید اقدامات موثرتری انجام دهید.