1
خستگی
سلام من ۱۸ساله ام.قبلا خیلی درس خون بودم ولی الان خیلی وقته که نمیتونم درس بخونم.نزدیک کنکورمم هست ولی نمیتونم بخونم.صبح ها هم نمیتونم زود بیدارشم.هیشکی ام دبگه بهم اهمیتی نمیده همه میگن تنبل شدی و خودت نمیخوای بخونی.ولی من میخوام بخونم فقط نمیدونم چرا نمیشه.خیلی هستم حال روحیم خیلی بده احتیاج به به استراحت طولانی بدون استرس دارم.هیشکی درکم نمیکنه.هیو دوستی هم ندارم.هر کی هم دورم بوده اینقدر در خقم نامردی کرده که دیگه نمیخوام باهاشون ارتباطی داشته باشم.من هدفم برام مهمه نمیدونم باید چیکار کنم.توروخدا کمکم کنیند☹️
باسلام خدمت شما
دوست عزیز احساس خستگی و درماندگی شما کاملا قابل درک است.
واقعیت این است که هر زمانی که افراد برای رسیدن به یک هدف بلند مدت برنامه ریزی و تلاش می کنند به دلیل این که در یک بازه زمانی نسبتا طولانی بر یک بعد متمرکز هستند و برخی از نیازها و خواسته های مهم خودشان را به تعویق می اندازند و برای آن ها کاری نمی کنند، طبیعی است که دچار احساس خستگی و یا فرسودگی بشوند.
بنابراین این حالت در شما هم کاملا طبیعی است اما واقعیت دیگری که وجود دارد این است که چون این هدف برای شما خیلی اهمیت دارد و تا به امروز هم برای آن تلاش زیادی کرده اید و وقت و انرژی و زمان زیادی را از شما گرفته است بهتر است طاقت بیاورید و بر هدفتان پایبند بمانیدو.
برای این منظور می توانید با خودتان یک قراری بگذارید آن هم این که آن زمانی را که قرار است به درس خواندن بپردازید را حتما انجام دهید حتی اگر خسته و بی حوصله بودید و بر هدف خودتان و این که این دوران بالاخره به پایان می رسد متمرکز باشید و با یادآوری ان به خودتان انگیزه و انرژی بدهید.
خیلی انتظار درک از سوی دیگران را هم نداشته باشید چون آن ها جای شما نیستند بلکه خودتان سعی کنید با خودتان مهربان تر باشید و خودتان را سرزنش یا قضاوت منفی نکنید.
اگر مشاوری برای برنامه ریزی درسی تان دارید اوضاع و احوالتان را به او گزارش بدهید و از او بخواهید تغییر کوچکی در برنامه ریزی درسی تان انجام دهد به گونه ای که زمان هایی را هر چند کوتاه برای استراحت و یا فراغت اختصاص دهید و زمان ها درس خواندن را کوتاه تر کنید تا کمی انرژی دریافت کنید.
آن چه بیشتر از همه در این انرژی پایین اثر گذار بوده است احتمالا کاهش میزان تفریحات و روابط بوده است که هر دو از جمله نیازهای اساسی هر فردی محسوب می شوند و باید به آن ها هم هر چند کم پرداخته شود تا انرژی برای پیگیری این گونه اهداف مهم در زندگی تامین شود.
در زمینه روابط آن طور که در انتها اشاره کوتاهی داشتید به نظر می رسد بیش تر از موضوع کنکور و این که این هدف مانع رسیدگی به این نیاز و این بخش مهم از زندگی تان شده باشد، برخی اختلافات است و شاید لازم باشد بعد از کنکورتان به طور جدی به این بخش بپردازید و با انجام بررسی ها بیشتر و ارزیابی های لازم با کمک یک روانشناس و یا مشاور بتوانید در این زمینه مهارت های لازم را به دست آورید و خودتان را توانمند تر سازید تا بتوانید در این زمینه هم اقدامات موثر لازم را انجام دهید و کیفیت زنگی خودتان را افزایش دهید.مد و دخل و خر تصمیم