سلام
سال دوازدهمم و میخوام واسه کنکور بخونم پدرم دلش نمیخواد درس بخونم ولی من میخوام واسه ارزوهام تلاش کنم میدونم تا حالا خیلی تنبلی کردمو تابستونمو هدر دادم ولی میخوام شروع کنم میخوام خودم واسه زندگیم تصمیم بگیرم طوری که میخوام زندگی کنم میخوام خودم نیازامو برطرف کنم و وابسته بقیه نباشم و به همه چیزی که میخوام برسم ولی شرایطم خوب نیست نمیتونم کتاب کمک درسی خوب بخرم یعنی برام نمیخرن یا اتاق خوبی واسه درس خوندن یا حتی یه میز ولی یه میز که چرخ خیاطی روش است میخوام روش درس بخونم با یه اتاق خفه مامان و بابام یا خواهرو برادرم هیچوقت قبولم نداشتن و محبتمو ندیدم من از شکست میترسم از اینکه به ابجیم میگم میخوام بخونم یه خاصی رفتار میکنه که انگار دلش نمیخواد رفتارشونم اصلا باهام خوب نیست از بس اینطور رفتار کردن که من خودمم به شک افتادم فکر میکنم لیاقت ندارم میترسم واسه کتاب کمک درسی اصرار کنم برام هزینه کنن ولی قبول نشم اخرش سرکوفت بشنوم پول ندارم که جزوۀ بخرم واسه ابجی و داداشم شرایط فرق داشت اونا دوسال کنکور دادن موسسه ثبت نام کردن ولی من فقط اجازه دارم همین امسال کنکور بدهم یا حرف از جایی میزنم بهم میگن بدردت نمیخوره خیلی تنهام فقط بخاطره اینکه فکرم باهاشون فرق داره کلا زندگیم تبعیض جنسیتی رو دیدم مامانم حاضر نبود واسم 20تومن خرج کنه که لازم داشتم ولی واسه داداشم همون موقع یه توپ گرون خرید تا حرف از نیازهم میشه اخم میکنن با دلسوزی باهام رفتار میکنن خستم خودمم مشکل روحی کم ندارم افسردگیم روز به روز داره بیشتر میشه بخاطر کم خونی همش کسل و خستم خوابم میاد حتی نمیتونم برم دکتر این بیشتر دردودل بود واقعا نمیدونم چیکار کنم