باسلام
من یک دختر ۲۷ ساله هستم و ۴ خواهر دارم که انها ازدواج کرده اند و یکی از شوهر خواهرام چند وقتیه که با رفتارای ناشایستش منو ازار میده
و دوبار که من خواب بودم به من نزدیک میشد و من از خواب میپریدم و از اون محل دور میشدم و البته به دوتا از خواهرام هم این موضوع رو گفتم که این اتفاق افتاده چند وقتی گذشت و من سعی کردم باهاش نه صحبت کنم نه خیلی محلش بدم ولی به پیشنهاد نواهرام به پدرم و مادرم نگفتم بخاطر زندگی خواهرم
ولی من شخصیتم مستبد و رک هستش و کلا چون به خودم اطمینان دارم و البته به همچین ادمایی حالا هر کی میخواد باشه رو نمیتونم بدم و نمیترسم ازشون خواستم به پدرم بگم ولی به خاطر خواهرام که گفتن نگو نگفتم ولی دوباره بعد از چند وقت توی یک جمع خانوادگی که همه بودن در حالی کت من نواب بودم و اون خودشو بخواب زده بود سعی کرد پای منو بماله و من از خواب پریدم و اینبار با صدای بلند گفتم کیه که داره اینکار میکنه وقتی متوجه شدم این انفاق مربوط به این ادمه و چون تمه بودن سکوت کردم ولی اینبار اومد یگوشه و به من گفت معذرت میخوتم و من با تشر بهش گفتم یکبار دیگه دستت به من بخوره ابرو حیثیتتو میبرم .. پدر من ادم متعصبی هستش اگر بهش بگم قطعا واکنش نسون مبده ولی نمیتونمم سکوت کنم
حالم بد از اینکه این اتفاق افتاده و از طرفی خواهرم دوتا بچه داره و اصلا نمیدونم به اون بگم یا نه یا نمیدونم باید چیکار کنم ولی من با توجه به اینکه روراست حرفمو میزنم و این به همه ثابت شده دوست ندارم بی خیال از کنارش بگذرم از طرفی هم میترسم از رفتاراش چون خانوادم مخصوصا پدرو مادرم بهش خیلی اطمینان دارن خودسو نماز خون و این طور مبادی اداب نشون داده . به نظر شما من چه کاری انجام بدم ؟