خیانت زنم
من الان 2ساله از زنم جدا شدم بخاطر خیانتش بهم ولی چون خیلی دوسش داشتم و خیلی خاطرات خوب باهشون داشتم 3.5سال زندگی همش تو خاطترم هستن و فراموش نمیشن خیلی دوسشون داشتم همو نی بودم که میخواستم و خیلی هم باهم راه میومندن زندگیمون خیلی عالی بود ولی مشکل داشتن قبل از ازدواج با من یه رابطه ی طولانی با پسر همایشون یواشکی داشتن که عجیب علاقه داشتن به اون پسر همسایشون که البته اون پسره هم بهش گفته بود من باهات ازدواج نمیکنم ولی تا زمانی میخوای بیا پیشم وبرو زن من عاشقش بود و رابطش ادامه میداد با وجود ازدواج با من تا عاقبت بخاطر همین قضیه به طلاق منجرشد ولی من خیلی دوسش داشتم ونمی تونم فراموشش کنم چه کنم همش و همه جا بیاد خوبی هاش میوفتم البته شده جزوه خاطرات خوبم زندگیم که نمیخوام فراموشش کنم ولی اذیتم میکنه به نظرتون چه کنم
سلام به شما دوست عزیز
احساساتی که دارید قابل احترام هست اما در این مسیر بهتر است که به واقعیت های زندگی مشترکتان نیز توجه کنید در هرصورت همسر شما تعهد لازم به زندگی مشترک را نداشته اند و در گذشته خود مانده اند و بدون پذیرش و کنار گذاشتن آن وارد زندگی مشترک شده اند و خب این آسیب زا می باشد.
در شرایط فعلی نیز اگر شما هنوز به مرحله پذیرش در مورد اتمام زندگی مشترکتان نرسیده اید و هنوز هم در خاطرات ان ارتباط سر میکنید خب این موضوع می تواند زندگی فعلی شما را تحت تاثیر قرار بدهد .
در هرصورت زندگی مشترک شما با تمام خوبی ها مشکلاتی نیز داشته است که باعث جدایی شما و همسر سابقتان شده است و در این مورد اگر بخواهید این تکه ها را حذف کنید این باعث میشود که بیشتر از حد معمول درگیر این ارتباط باشید.
بهتر است در این مسیر به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانیم با بررسی شرایط و افکار و احساساتی که تجربه می کنید در این مسیر کمک کنیم تا شرایط بهتری را تجربه کنید.