سلام شوهرم با دوست دختر دوران مجردیش در ارتباطه دختره متاهله و دوتا بچه داره میدونستم قبلا عاشق هم بودن ولی دختره با اصرار خانوادش با غریه ازدواج میکنه و همسرم شکسته عشقی میخوره و از اون موقع اینا در ارتباط بودن حالا به رابطه جنسی هم ختم شده یا نه نمیدونم،چند ماه پیش بهش شک کردم گفتم راستشو بگو چیکار میکنی وگرنه خودم بفهمم برات بد میشه گفت با فاطمه در ارتباطم ۸ ساله ولی در حد چند ماه یبار اونم تلفنی ،منم عادی برخورد کردم بیشتر حرف بزنه بعد گفت فاطمه دوستداره باهات حرف بزنه اون کسی رو نداره و…راضیم کرد با دختره حرف بزنم قرار گذاشتیم خانوادگی رفتیم بیرون شوهره فاطمه هم بود بدون اینکه از قضیه خبر داشته باشه.دختر خوبی بنظر میومد رفتار مشکوکی هم نداشت.چند بار رفتامد داشتیم یروز دیدم تماس تصویری باهم داشتن و به هم ریختم به دختره پیام دادم چرا زنگ زدی و منو پیچوند وقول داد دیگه زنگ نمیزنه ولی چند روز بعدش زنگ زد بهش و من شمارشو دیدم.کلا بلاکش کردم و به شوهرم گفتم کاری باهات ندارم سپردمت به خدا چند وقتی قطع رابطه کردن بعد دوباره شک کردم بنظرتون من چیکار کنم؟دارم دیوانه میشم