با عرض سلام پسری ۱۶ ساله از کرمانشاه هستم از اول قضیه من کلا ادم بیچاره ایی بودم از اونجا که من از بچگی یادم میاد پدر و مادرم مشغول دعوا بودن همیشه بعضی وقتا پدر بعضی وقتا مادر بعد پدرم زود خانه را ترک میکرد پدرم خیلی ادم معتقد به خدایی ادم خیانا کاری نیست میرفت خانه مادر بزرگم میخوابید نمیامد به منزل از انجا کهکمنسر ارشد بودم میرفتم دنبالش پسش میاوردم پدرم منزلش را به اسم مادرم کرد و بخاطر مالیات خواست به اسمش باشد جلویش را نگیرد و ایی زن به مالش خیانت کرد و الان کار به دادگاه رسیده من پیش مادر بودم تا اینکه ی روز زد به سرم گوشیشو چک کنم دیدم با مردها دوسته جوری که جملات عاشقانه میگن ب منم کوتاهی نکردم پون ما ادم های غیرتی هستیم ما کرمانشاهی ها نمیدانم اشتباه بود یاغلط به خواهر بزرگتر از خود و برادر کوچکتر از خود گفتم و مادرم را زدیم و زیر بار نمیرفت میگفت اینا مال من نیست خلاصه همشون رو خر کرد ولی من خر نشدم از اونجا که کار خانه به دادگاه رسید و موقع طلاق بود منم کوتاهی نکردم امدم همه چی رو به پدرم گفتم که همچین هستش اونم چون ادم غیرتی هست همش به اون زن فحش میداد و الان پیش پدرمم میخواستم بدونم چیکار کنم گر چه من پدرم رو قران دادم پیش کسی نگه و اون هم نمیگه ولی اینو میدانم کاری کردم پدرم از زیر جاکشی در بیاد و ادم گناه کاری نیست لطفا کمکم کنید