۲۸سالمه یکسالی میشه ک با ی دختر آشنا شدم،۳ ماه پیش با وجود شرایط بد مالی ک داشتم نامزد کردیم،واقعا تنها دختری هست ک اومد تو زندگیم فوق العاده عاشقشم و قبلا هم با هیچ دختری ارتباط نداشتم برای خودم حد حدودی داشتم و دارم،تمام زندگیمو بهش گفتم گذشتمو،وضعیت مالیم،اخلاقم،خانوادم،همه چی همه چیز
انصافا با این شرایطی ک داشتم واقعا درکم کرده و پای من مونده،تمام اکانت های گوشیم دست اونم هست،متاسفانه چند وقت پیش ی اسمس تو گوشیش دیدم ک قبل از من با ی پسری بوده اسمس های عاشقانه و تایم دیداری،نمیدونستم چکار کنم!بش گفتم گفت خط قرمز خودمو داشتم،ی چیزی بوده تموم شده،اصلا هم بش فکر نمیکنم،تو شدی تمام زندگیم،تو این دوران نامزدی چندباری با هم خلوت کردیم و س…ک…س متعارفی داشتیم،ولی اون نسبت ب من خیلی سرده من خیلی بهش توجه دارم ولی حس میکنم اون بمن بی توجهه،خیلی بهش گفتم ک نسبت ب من سرد نباش،اگر چیزی هست همین الان بگو با هم درستش کنیم تا دیر نشده ولی هربار گفته این سردی من نسبت ب تو در اوایل نامزدی طبیعی،خواب خوراک ندارم،شدیدن افسرده شدم،قصد خودکشی دارم،واقعا هم عشق واقعمیه نمیتونم ازش دل بکنم،سه روز در هفته هم در محل کارم ازش دورم واقعا بهش مشکوکم،شاید با خودکشی من اون راهشو پیدا کنه
تورو خدا کمکم کنید