سلام به شما دوست عزیز
ثابل درک هست که در زمان فعلی با فشار روحی زیادی روبرو هستید و دیدگاه شما در مورد پدرتان با تضاد روبرو شده است اجازه بده در این مورد باهم بیشتر صحبت کنیم تا نتیجه گیری بهتری داشته باشیم .
۱٫ شما چند سال دارید؟
۲٫ روابط شما با پدرتان رضایت بخش هست؟
۳٫ چه دلیلی مبنی بر خیانت پدرتون دارید؟
۴٫ روابط پدر و مادرتان رضایت بخش هست؟
sjdjkendkddndk
3 سال پیش
۱۹سال و نیم
تا ۱۲ سالگیم پدرم کارش جوری بود یه هفته دور از خونه بود هفته ایی هم که بود نمیتونسم باهاش صمیمی بشم .اما الان که اکثر اوقات خونه اس بازم مثل بچگیام ازش فاصله دارم.
تا ۵ سال پیش حسم نسبت به بابام فقط یه حس سرد و سطحی بود اما الان تبدیل به نفرت شده
مادرم ۵.۶ ساله شاغله و زمینه خیانت پدرم حدس میزنم از همون موقع شروع شده.
روابطشون باهم بد نیست مث بقیه پدر و مادرا بحث ها و خوشی های خودشونو دارن
ینی جوری نیس که بگم هر روز خونمون جنگ اعصابه اما احترام و شور و شوقی هم واسه زندگی تو خونمون نیس.
من از کاری که بابام داره میکنه خیلی ناراحتم
اصلا تمرکز ندارم نمیتونم درس بخونم یه ادم بی مصرف شدم از همه هدف ها و ارزوهام فاصله گرفتم ۲۴ ساعت کارم گریه اس .
بارها تلاش کردم بیخیال بشم اما نمیشه چون مثلا بعضی روزا ک مامانم سرکاره و بابام خونس میبینم که به اون خانمه زنگ زده دارن صحبت میکنن
چند سال پیش وارد اکانت پدرم شدم و ازچتاشون اسکرین گرفتم تا به مامانم بگم .چن روز خونمون بحث و دعوا بود و اخرشم با دروغا و انکار بابام که این چتا مال من نیس، سر و ته ماجرا هم اومد.
مامانم الان چهارساله ام.اس داره ویه خواهر ۱۰ ساله دارم من میترسم بخوام دوباره موضوع رو بازگو کنم.
ویرایشگر
psychologist
3 سال پیش
با سلام خدمت شما
دوست عزیز حتما باید احساس بسیار ناخوشایندی را بابت این موضوع تجربه کنید که کاملا قابل درک است.
اما متاسفانه هیچ کاری در باره چنین موضوعی از شما ساخته نیست.
واقعیت این است که گاهی اطرافیان ما حتی پدر و مادهای ما در مواقعی رفتارهای نادرست و انتخابهای نادرستی دارند که بسیار هم می تواند برای ما آزاردهنده باشد.
اما هرکسی فقط می تواند خودش را تغییر دهید و مسئولیت رسیدگی به خواسته ها و اهداف خودش را هم دارد نه دیگران.
اگر بخواهید فکر کنید که می توانید آنها و رابطه شان را نجات دهید در نهایت به جز صرف انرژی زیاد و احساس ناکامی چیز دیگری نصیبتان نخواهد شد.
پدر و مادر شما فقط پدر و مادر شما هستند و با چنین اقدامی در نقش همسری خودشان مسئولیت گریزی می کنند پس این موضوع هر چقدر هم که بد و ناراحت کننده و نادرست و آزاردهنده باشد واقعا فقط مربوط به مادرتان و خود پدرتان است نه فرزندانشان.
پس بهتر است به جای انکار واقعیت با آن روبرو شوید و بپذیرید که پدر شما بهرحال پدر شما است و حتی اگر انتخاب های نادرست و اشتباهاتی داشته باشد شما نمی توانید او را تغییر دهید و بهتر است او را همانگونه که هست بپذیرید و به زندگی خودتان بپردازید.
پرداختن به زندگی خودتان هم هرگز به این معنا نیست که چنین موضوعی بی اهمیت است و یا در زندگی شما بی تاثیر است، بلکه به این خاطر است که می خواهید واقع بین باشید و برای موضوعی که در آن از شما کاری ساخته نیست انرژیتان را به هدر ندهید و بیهوده ورود نکنید و بیش از این خودتان را درگیر و ناراحت نکنید.
برای اینکه کمتر احساس خشم را تجربه کنید هم بهتر است به جای قضاوت او به این فکر کنید که حتما آگاهی و مهارتش در همین حد بوده است و اینکه در یک رابطه هر دو طرف رابطه سهم و نقشی داشته اند و شما از مسائل میان والدینتن اطلاعی ندارید.
پس بهتر است به جای قضاوت و تجسس بیشتر در این زمینه فقط نظاره گر آنها باشید و تمرکزتان را بر اهداف و خواسته های مربوط به خودتان و تلاش برای ساختن زندگی دلخواهتان قرار دهید.
اگر این موضوع برای شما تا حدی مشکل آفرین شده که باعث اختلال در کارکردهای روزانه تان شده است بهتر است حتما به یک متخصص مراجعه کنید و راهکارهای تخصصی و مداخلات لازم را در این زمینه دریافت نمایید.
سلام به شما دوست عزیز
ثابل درک هست که در زمان فعلی با فشار روحی زیادی روبرو هستید و دیدگاه شما در مورد پدرتان با تضاد روبرو شده است اجازه بده در این مورد باهم بیشتر صحبت کنیم تا نتیجه گیری بهتری داشته باشیم .
۱٫ شما چند سال دارید؟
۲٫ روابط شما با پدرتان رضایت بخش هست؟
۳٫ چه دلیلی مبنی بر خیانت پدرتون دارید؟
۴٫ روابط پدر و مادرتان رضایت بخش هست؟
۱۹سال و نیم
تا ۱۲ سالگیم پدرم کارش جوری بود یه هفته دور از خونه بود هفته ایی هم که بود نمیتونسم باهاش صمیمی بشم .اما الان که اکثر اوقات خونه اس بازم مثل بچگیام ازش فاصله دارم.
تا ۵ سال پیش حسم نسبت به بابام فقط یه حس سرد و سطحی بود اما الان تبدیل به نفرت شده
مادرم ۵.۶ ساله شاغله و زمینه خیانت پدرم حدس میزنم از همون موقع شروع شده.
روابطشون باهم بد نیست مث بقیه پدر و مادرا بحث ها و خوشی های خودشونو دارن
ینی جوری نیس که بگم هر روز خونمون جنگ اعصابه اما احترام و شور و شوقی هم واسه زندگی تو خونمون نیس.
من از کاری که بابام داره میکنه خیلی ناراحتم
اصلا تمرکز ندارم نمیتونم درس بخونم یه ادم بی مصرف شدم از همه هدف ها و ارزوهام فاصله گرفتم ۲۴ ساعت کارم گریه اس .
بارها تلاش کردم بیخیال بشم اما نمیشه چون مثلا بعضی روزا ک مامانم سرکاره و بابام خونس میبینم که به اون خانمه زنگ زده دارن صحبت میکنن
چند سال پیش وارد اکانت پدرم شدم و ازچتاشون اسکرین گرفتم تا به مامانم بگم .چن روز خونمون بحث و دعوا بود و اخرشم با دروغا و انکار بابام که این چتا مال من نیس، سر و ته ماجرا هم اومد.
مامانم الان چهارساله ام.اس داره ویه خواهر ۱۰ ساله دارم من میترسم بخوام دوباره موضوع رو بازگو کنم.
با سلام خدمت شما
دوست عزیز حتما باید احساس بسیار ناخوشایندی را بابت این موضوع تجربه کنید که کاملا قابل درک است.
اما متاسفانه هیچ کاری در باره چنین موضوعی از شما ساخته نیست.
واقعیت این است که گاهی اطرافیان ما حتی پدر و مادهای ما در مواقعی رفتارهای نادرست و انتخابهای نادرستی دارند که بسیار هم می تواند برای ما آزاردهنده باشد.
اما هرکسی فقط می تواند خودش را تغییر دهید و مسئولیت رسیدگی به خواسته ها و اهداف خودش را هم دارد نه دیگران.
اگر بخواهید فکر کنید که می توانید آنها و رابطه شان را نجات دهید در نهایت به جز صرف انرژی زیاد و احساس ناکامی چیز دیگری نصیبتان نخواهد شد.
پدر و مادر شما فقط پدر و مادر شما هستند و با چنین اقدامی در نقش همسری خودشان مسئولیت گریزی می کنند پس این موضوع هر چقدر هم که بد و ناراحت کننده و نادرست و آزاردهنده باشد واقعا فقط مربوط به مادرتان و خود پدرتان است نه فرزندانشان.
پس بهتر است به جای انکار واقعیت با آن روبرو شوید و بپذیرید که پدر شما بهرحال پدر شما است و حتی اگر انتخاب های نادرست و اشتباهاتی داشته باشد شما نمی توانید او را تغییر دهید و بهتر است او را همانگونه که هست بپذیرید و به زندگی خودتان بپردازید.
پرداختن به زندگی خودتان هم هرگز به این معنا نیست که چنین موضوعی بی اهمیت است و یا در زندگی شما بی تاثیر است، بلکه به این خاطر است که می خواهید واقع بین باشید و برای موضوعی که در آن از شما کاری ساخته نیست انرژیتان را به هدر ندهید و بیهوده ورود نکنید و بیش از این خودتان را درگیر و ناراحت نکنید.
برای اینکه کمتر احساس خشم را تجربه کنید هم بهتر است به جای قضاوت او به این فکر کنید که حتما آگاهی و مهارتش در همین حد بوده است و اینکه در یک رابطه هر دو طرف رابطه سهم و نقشی داشته اند و شما از مسائل میان والدینتن اطلاعی ندارید.
پس بهتر است به جای قضاوت و تجسس بیشتر در این زمینه فقط نظاره گر آنها باشید و تمرکزتان را بر اهداف و خواسته های مربوط به خودتان و تلاش برای ساختن زندگی دلخواهتان قرار دهید.
اگر این موضوع برای شما تا حدی مشکل آفرین شده که باعث اختلال در کارکردهای روزانه تان شده است بهتر است حتما به یک متخصص مراجعه کنید و راهکارهای تخصصی و مداخلات لازم را در این زمینه دریافت نمایید.