3
خیانت
سلام خدمت شما خانمی هستم ۲۵ساله ۸ساله ازدواج کردم شوهرم ازهمون دوران نامزدی بازنا بود والان که ۸سال گذشته ویه پسر یک ساله داریم دست برنداشته طی این سال ها بارها ازش مورد دیدم پیام های زشت وتماس باهم مشکلی نداریم نه ازلحاظ جنسی نه محبت چیزی کم نداره ازطرف من ولی خودش میخواد که خیانت کنه وقتی بهش میگم چرا اینکارارو میکنی میگه میخوام خوش باشم چندتا دوست خراب داره باهاشون میگرده شوهرم ۳۵سالشه میگه من درقیدو بند هیچی نیستم میخوام خوش باشم توروخدا بگید من باید چیکارکنم.بامحبت با بیمحلی با محدود کردن .بیخیال بودن هیچکدوم جواب نداد لطفا کمک کنین دارم نابود میشم الانم اون به خاطر کارش یه شهر دیگه ست ومن یه شهر دیگه ولی موقته
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناکامی و ناراحتی شما کاملا قابل درک است.
اما آنچ جای سوال دارد این است که چطور با جود این که از همان دوران نامزدی که در واقع فرصتی برای شناخت بیشتر محسوب می شود، وقتی با این موضوع روبرو شدید آن را جدی نگرفتید.
هر کسی در ایجاد و شکل گیری شرایط درون رابطه سهم و نقشی دارد و ظاهرا شما هم هربار با نادیده گرفتن این موضوع از کنار آن گذشتن به ایشان این پیام را داده اید که ایرادی ندارد و شما حاضر هستید تحت هر شرایطی حتی خیانت باز هم در کنار ایشان بمانید.
با توجه به اینکه ایشان طی این سال ها همچنان به این شیوه ادامه داده اند و قبول هم ندارند که مسیرشان اشتباه است، به نظر نمی رسد قصد تغییر هم داشته باشند.
و هر کسی فقط خودش می تواند خودش را تغییر دهد و در غیر این صورت همان طور که خودتان هم اشاره کردید هیچ اقدامی در این مسیر موثر نخواهد بود.
چرا که سرزنش کردن، قضاوت کردن، توهین و تحقیر، برچسب زدن، قهر و بی توجهی، تهدید کردن، پرخاشگری کردن و حتی باج دادن همگی با این که در مسیر تغییر دادن دیگران انجام می شوند اما موفقیت آمیز نیستند و بدتر افراد را از یکدیگر دورتر می کنند.
بحث خیانت هم موضوعی نیست که شما بخواهید به قول خودتان بیخیال آن بشوید، چرا که اعتماد و تعهد یکی از ارکان اساسی در هر رابطه و ازدواج است مسولانه و متعهدانه رفتار کردن جزوی از چارچوب ازدواج است.
هر ازدواجی هم کارکردهای مشخصی قرار دارد و افراد با این نیت ازدواج می کنند که بتوانند نیازها و خواسته های خودشان را در زندگی بهتر برآورده کنند نه اینکه مانعی شوند در مسیر تحقق نیازها و خواسته های یکدیگر.
قرار است درون چنین رابطه ای احساس ارزشمندی و امنیت تبادل شود نه اینکه مدام احساس عدم امنیت تجربه شود.
ماندن در چنین شرایطی برای شما بسیار آسیب زا خواهد بود.
از سوی دیگر به نظر می رسد همسر شما لازم است این پیام را دریافت کنند که در صورتی که مسئولیت رفتار نادرست و مخرب خودشان را بپذیرند و برای اصلاح آن و بازسازی و ترمیم اعتماد از دست رفته متعهدانه تلاش کنند می توانند زندگی مشترکشان را حفظ کنند.
بنابراین بهتر است در ابتدا خودتان از طریق مراجعه به یک روانشناس مشاوره فردی دریافت نمایید تا با یافتن مسیر درست و خواسته واقعی خودتان، بدانید چگونه در مسیر آن اقدامات موثری انجام دهید و بتوانید بهترین و مناسبترین تصمیم را بگیرید و در صورت دادن فرصت دوباره این کار با مداخله تخصصی یک زوج درمانگر انجام شود تا بتوانید به بهبود کیفیت رابطه تان در زندگی مشترک کمک کنید.
در غیر این صورت و در صورت ادامه چنین روندی هر بار باید منتظر یک ناکامی بزرگتر و در نهایت به خطر افتادن جدی سلامت روان خودتان و همچنین آسیب فرزندتان در نتیجه چنین رابطه ناسالم و غیر اصولی باشید.
خیلی ممنونم از پاسختون میشه یه جای خوب بهم معرفی کنین که برم چون واقعا دارم پیر میشم وروز به روز مریض تر میشم انگار افسرده شدم من تهران هستم اگر جای خوبی سراغ دارین که من برم
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک می باشد که این مسیر برای شما با فشار روحی زیادی همراه می باشد اما دقت کنید که شما بیان می کنید ایشان از زمان نامزدی این بی تعهدی را داشته اند و بینشی نیز نسبت به اشتباه وبدن مسیر خود نداشته اند به این معنا که از رفتار خود پیشمان نمی باشند و تا زمانی که این بینش وجود نداشته باشد ازدواج کردن ، بچه دار شدن ، قهر ، دعوا و… تاثیری بر ایشان نخواهد داشت و برای اینکه این مسیر بازسازی شود در اولین گام نیاز است که ایشان بپذیرند که مسیرشان اشتباه می باشد که بتوان به بازسازی این مسیر امیدوار بود در غیر این صورت این مسیر مانند ۸ سالی که گذشته است ادامه خواهد داشت.
بهتر است در این مسیر به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا بتوانیم با بررسی شرایط به شما در تصمیم گیری کمک کنیم.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲