سلام خدمت شما خانمی هستم ۲۵ساله ۸ساله ازدواج کردم شوهرم ازهمون دوران نامزدی بازنا بود والان که ۸سال گذشته ویه پسر یک ساله داریم دست برنداشته طی این سال ها بارها ازش مورد دیدم پیام های زشت وتماس باهم مشکلی نداریم نه ازلحاظ جنسی نه محبت چیزی کم نداره ازطرف من ولی خودش میخواد که خیانت کنه وقتی بهش میگم چرا اینکارارو میکنی میگه میخوام خوش باشم چندتا دوست خراب داره باهاشون میگرده شوهرم ۳۵سالشه میگه من درقیدو بند هیچی نیستم میخوام خوش باشم توروخدا بگید من باید چیکارکنم.بامحبت با بیمحلی با محدود کردن .بیخیال بودن هیچکدوم جواب نداد لطفا کمک کنین دارم نابود میشم الانم اون به خاطر کارش یه شهر دیگه ست ومن یه شهر دیگه ولی موقته