سلام 34 سالمه کار خوبی دارم از لحاظ مالی اوضاعم ن بد نیست یکساله ازدواج کردم به همراه همسرم راهی شهرستان محل کار م شدم به موازات خانواده همسرم به خارج از کشور رفتند برای زندگی، تو این یکسال فراز و نشیب فراونی از لحاظ مشاجرات داشتیم تا اینکه برای رفع دلتنگی همسرم راهی کشور خانواده ش شدیم شب برگشت سر یه موضوع ریز که شب تولد همسرم هم بود با هم دعوا کردیم من خودمو به خواب تو اتاق زدم و فردا صبح به ایران برگشتم بدون همسرم البته بهش گفتم میخوای بمونی تا آبها از آسیاب بیافته که اول قبول کرد حالا ناراحته و قهر کرده و جواب نمیده و برنمیگرده، علی رغم درخواست برگشت و تمایل برای اصلاح رفتارمون حرف از طلاق میزنه بصورت ضمنی و. .. درضمن پدرش تحریک کننده هم به جای ریش سفیدی سابقا جواب ندادن تو مشاجرات قبلی هم برمیگرده به خط دهی گدرش لطفا راهنمایی کنید درضمن خود پدر برای ازدواج تایید کردن و مصر بودن الان دشمن درجه یک من اونه