با سلام
بنده بعد از شش سال زندگی مشترک به دلیل خیانت های مکرر همسرم که از ارتباط تلفنی و فضای مجازی شروع شد و در آخر به ارتباط حضوری و پارتی مختلط و … تموم شدٰ همسرم رو طلاق دادم و فرزند مشترکمون رو که اون زمان دو سال و نیم داشت پیش خودم نگه داشتم. بعد از گذشت سه ماه از طلاق دوباره با خانوم دیگه ای ازدواج کردم و شکر خدا الان زندگی خوب و آرومی داریم.
همسر سابقم تا چند ماه بعد از اینکه از هم جدا شده بودیم به رفیق بازی و پارتی با دوست پسرا و دوستای ناباب خودش ادامه می داد. بعد از مدتی با یکنفر نامزد کرد و چند وقت بعد فهمید که نامزدش بهش خیانت کرده و اصلا قصد ازدواج نداشته. بعد اون ماجرا و خیانت نامزدش به من پیام می داد که پشیمون شده و همش می گفت چرا بهم فرصت دوباره ندادی تا تغییر کنم و کنار تو و بچمون باشم؟!
الان سخت دچار افسردگی شده و چندماهی هست که از خونه زده بیرون و روزا تو خیابونا ول می گرده و شبا هم میره خونه چندتا مطلقه که همش دنبال تیغ زدن این و اونن. خیلی نصیحتش کردم که به خودش بیاد و برگرده خونه پدرش و با این کاراش آینده خودش و این بچه رو تباه نکنه؛ ولی اصلا فایده نداره!
از طرفی دلم به حالش میسوزه چون کسی رو نداشته و نداره که بهش کمک کنن؛ از طرف دیگه میترسم خدایی نکرده اونقد تو فساد و ولگردی فرو بره و رو افکار و آینده بچم تاثیر منفی بذاره!
حالا میخوام بهش کمک کنم که از افسردگی در بیاد و بره یه زندگی سالم رو شروع بکنه. ولی نمیدونم باید چیکار کنم؟! ممنون میشم راهنمایی کنید…