درگیری همیشگی با خانواده
سلام
انقدر حالم بده که نمیدونم ازکجا شروع کنم
از بچگی همیشه جروبحث و دعوا بوده تو خونه مون،و الان به حدی رسیده که دیگه نمیتونم باکسی حرف بزنم حتی
صبح تا شب تو اتاق خودمم و حتی یکجوری درسام رو تنظیم میکنم که سر صبحانه و ناها و شامم نبینم بقیه رو و تنها غذا بخورم
دیشب بابام برگشته به من و داداشم میگه مفت میخورید میخوابید تو خونه
خب اخه من یک دختری که حتی اجازه ندارم تا سر کوچه تنها برم،پول ازکجا داشته باشم
اصلا دیگه نمیتونم تحمل کنمشون
مامانم که کلا مثل دشمن خونیش بهم نگاه میکنه
هیچکسو ندارم باهاش حرف بزنم و دارم از افسردگی میمیرم
برای دانشگاه بهم اجازه ندادن برم شهر دیگه وگرنه حتما میرفتم باهمه ی سختیاش،حداقل این همه این خانوادمو نمیدیدم
صبح تا شب به فکر اینم که چجوری از این خونه ی جهنمی راحت شم
سلام به شما دوست عزیز
قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه هست اما بهتر است در کنار احترام و برخورد در احترام با پدر و مادر سعی کنید که مسیر رشدی خودتان را سپری کنید . اگر بخواهید مداوم به مشکلات آنها خود را سرگرم کنید و وارد این بحث ها شوید فشار روحی بیشتر را تجربه می کنید .
بهتر است مشکلات هر یک از آنها را به خودشان واگذر کنید و سعی کنید شما نیز با هریک از انها رابطه خودتان را داشته باشید و اگر با هرکدام از انها احساس خاصی را تجربه می کنید در احترام با خود فرد در میان بگذارید . مثلا می توانید در احترام از پدر سوال کنید که توقع چه کمکی از شما دارند و در این مسیر احساسات خودتان را از این سبک برخورد نیز بیان کنید .
دقت داشته باشید که هریک از شما باید روابط خود را بازسازی کند تا بتوانید شرایط بهتری را تجربه کنید .