سلام من با پسری سه ساله در رابطم قصدمون ازدواجه پسر خیلی خوبیه دستو دلباز مهربون چشم پاک خانواده دار خوش قیافه اوایل همه چی خوب بود ولی هرچی رف جلو همه چیز سخت تر شد فرزاد به نسبت خانواده ما مذهبی تره ازیناس که مناسبتا هیت میره مراسم میگیرن حساسن به پوشش فرزاد روز اول دید که من خیلی بسته نیستم خیلیم باز نیستم معمولی هستیم ما با این اوصاف انتخابم کرد الان هرچی میره جلو نمیدونم چیکار کنم میگه از مهمونی مختلط خوشم نمیاد موهات باید کامل بدی تو ارتباط با نامحرم دوستای دانشگام اصلا نباشه حتی در حد تبریک عیدو حالو احوال ساده دیشبم میگه جلو نامحرم فامیلامون باید مانتو بپوشی حتما حتی شومیزم نه ازین طرف میگه تو خانواده ما کسی سرش باز باشه یا مثلا استین کوتاه بپوشه با روسری نمیاد مسافرت تروخدا کمکم کنید من واقعا گیر کردم اگه جدا شم ازش دق میکنم اگه ازدواجم کنیم میترسم سخت گیرتر شه و زندگی به کام جفتمون زهر شه واقعا موندم اینم بگم اوایل رابطه بام مهمونی قاظی میومد نگف حجاب در حد مو تو کردن واسش مهمه و اینکه ماهواره نداشتن میگفتم چرا ندارید میگف لازم نمیشه نت هست چیزی بخوایم دانلود میکنیم نگف خوشش نمیاد خلاصه بگم که اوایل رابطه اینارو نگف من فک میکردم مثل خودم معمولیه نه زیاد اپن نه زیاد بسته در ضمن ما رابطه فیزیکی در حد بوسو بقلم داشتیم من خودم ب هیچ پسری اجازه نمیدادم بوسم کنه یا بقل ولی فرزاد دوس داشتم اجازه دادم حالا چیکار کنم؟؟؟؟