سلام میخواستم یه راهنمایی برام کنید من بیست سالمه با دوست پسرم سه ساله باهمیم اونم نوزده سالشونه ما خیلی دعوا داریم یه ماهه بینمون خیلی فاصله افتاده از لحاظ روحی خیلی بدم دیگه جدیدا دعوا میشه تو چت هر فشه زشت و رکیکی که دلش میخواد میده قبلا هم دعوا میشد تا شب سریع میومد حالا من یا اون باهم اشتی میکردیم الان انگار از خداشه میره دو سه روز ازش خبری نمیشه نه پیامی نه حرفی منم که میرم حرف بزنم جوری اشکمو در میاره که کلا توی گریه و غصه ام ب حرفام اعتماد نداره هر چی بهش میگم میگه تو دروغ میگی انگار حتی میلیم نداره بم ب گفته خودشون دلیلشم ازش میپرسم میگه افسردم تو زندگیمو سیاه کردی تو نابودم کردی تو عمرش هر کاریو که برام کرده رو میزنه تو سرم من ب خاطر تو فلان کردم الان پشیمونم و با شنیدن اینا از زندگی سیر میشم اکثرا بم تهمت میزنه و سر این من ناراحت میشم و دعوا میشه جدیدا توجهشم بم کم شده اکثرا چیزای دیگرو تو اولیتش قرار میده نمیدونم چیکار کنم حتی نمیدونم مشکل از کیه و اینم بگم من خیلی دوسش دارم اونم خیلی دوسم داشت و الان متاسفانه و بدبختانه فک کنم ازم فراریه تادوسم داشته باشه
خیلی حاله روحیم بده خیلی کله زندگیم بهم ریخته اینم بگم شرایط ازدواج هم نداریم ولی با این وجود من همیشه صبر کردم ولی طاقت بی توجهی و سردی و بد دهنی رو ندارم
از خودمم بگم که زود جوش میارم زود عصبی میشم و زود بم بر میخوره ولی فروکش میشه زود اگه بام خوب رفتار بشه
تهشم بم گفت بروروان شناس و تو مشکل داری و فلان هر چی دلش خواس بم توهین کرد جوری که باورمم نمیشه ،نمیدونم حسه یه ادم مردرو دارم که قلبشو از سینش کندن خیلی باهم خوب بودیم حتی دیگه دیدنمم نمیاد چن سری گفتم بیا دلم تنگه با لجبازی گف نه نمیاد

اگه میشه یه راهکار بدین برا ادامه این رابطه