1
دنحراف برادرم ..
سلام.من داداشم۱۲سالشه،۵ماه پیش این گوشیشو باچهره ی اضطراب و استرس فراوان برد بیرون،بعد خیلی اروم اومد گذاشت سرجاش.من بش شک کردم .. گوشیو گه چک کردم دیدم فیلم پورن دیده..من اصلا باورم نمیشد!!با توجه به شناختی که بهش داشتم.خیلی عصبی شدم و بهش گفتم اونم یه عالمه گریه کررد و فلان که تکرار نمیشه .. منم به مامانم نگفتم ینی خجالت کشیدم من خودم۱۹سالمه .. و الان نمیدونم باید به روش میاوردم یا نه؟به مامانم میگفتم یا نه؟!..الان خیلی پررو شده نسبت بهم..قبلنا خیلی خجالت میکشید ازم.خاهشاا کمکم کنید واقعا نمیدونم چیکار کنم و باید میکردم
با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس نگرانی شما درباره برادرتان کاملا قابل درک است.
اما توجه داشته باشید که شما پدر و مادر ایشان نیستید و مسئولیت تربیت او هم با والدین شما است نه شما.
قرار هم نیست به عنوان یک ناظم رفتار کنید و یا پلیس که کارهای او را به والدینتان گزارش دهید.
شما فقط خواهر/برادر بزرگتر او هستید و بهتر است در نقش خودتان بمانید.
اینگونه کنجکاوی ها با توجه به اینکه ایشان در آستانه ورود به نوجوانی هستند کاملا طبیعی است.
از طریق کنترل مستقیم احتمالا جز اینکه رابطه تان را با او خراب کنید به جایی نخواهید رسید.
درباره اینکه با او چگونه رفتار کرده اید توضیحی ندادید اما بدانید که هر گونه رفتارهای کنترلگرانه ای مانند سرزنش، قضاوت، توهین، تحقیر، تهدید، برچسب زدن، مقایسه کردن و یا قهر و بی توجهی و هر نوع پرخاشگری دیگری فقط باعث دور شدن شما از یکدیگر خواهد شد و صمیمیت و رابطه خوب و قابل اعتماد را از بین می برد.
طبیعی است که شما چیزی در زمینه فرزندپروری و یا تحوه درست برخورد در برابر اینگونه رفتارها را ندانید چرا که شما خودتان هم نوجوان هستید و کارها و اهداف و برنامه های مربوط به خودتان را دارید قرار هم نیست انرژی و زمان خودتان را با دغدغه برادرتان صرف کنید چرا که هر کسی در برابر نیازها و خواسته ها و اهداف شخصی خودش مسئولیت دارد.
توجه داشته باشید که برادر شما هر چه بزرگتر بشود نسبت به قبل توانمندتر و قوی تر می شود و مسلما دیگر مانند دوران کودکی اش وابستگی آنچنانی ندارد و حتی دلیلی برای گریه و التماس کردن ندارد و به راحتی و حتی ممکن است با پرخاشگری و هر آنچه شما به آن پررویی می گویید، کارش را پیش ببرد.
چرا که نیاز به آزادی و استقلال رای جزو نیازهای اساسی هر انسانی است که در این سنین اصطلاحا سر از تخم بیرون می آورد و شما هم نمی توانید مانع آن شوید.
در چنین شرایطی تنها رابطه خوب و صمیمی بین افراد است که می تواند در رفتار ایشان اثرگذار باشد.
بنابراین بهتر است شما نقش خودتان یعنی همان خواهر/ برادر بزرگتر را ایفا کنید و ببینید از چه طریقی می توانید به ایشان نزدیکتر بشوید و چگونه صمیمیت بیشتری ایجاد کنید تا رفتار و منش و استانداردها و ارزشهای شما برای ایشان مهم و اثرگذار باشد نه برخورد مستقیم و ترس و ارعاب که فقط ممکن است در بلند مدت جواب بدهد و به زودی همین اثر را هم نخواهد داشت.
به پدر و مادرتان هم فقط می توانید هشدار بدهید که ایشان در سن حساسی هستند و نیازمند نظارت غیر مستقیم هستند و رابطه خوب آنها با ایشان هم می تواند تعیین کننده باشد که به جای بکن نکن ایرادگیری یا هر رفتار مخرب دیگری سعی کنند کنجکاوی های این سنین و نیاز به آزادی را دریابند و آگاه باشند که فرزند آنها هرچه بزرگتر می شود رابطه خوب با والدینشان نقش بیشتری در تعیین مسیر او پیدا می کند.
می توانید بدون مطرح کردن مستقیم این موضوع، که باعث شود آنها هم به دلیل اضطراب و نگرانی و خشم رفتار نامناسبی را در لحظه بروز دهند، صرفا به آنها پیشنهاد بدهید برای چگونگی برخورد در سنین حساس نوجوانی و کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با یک روانشناس و یا متخصص فرزندپروری در ارتباط باشند و درباره خیلی از موارد مانند نحوه درست نظارتی در اینگونه موارد، کمک بگیرند و راهنمایی های دقیقتری دریافت کنند تا با داشتن احساس کفایت و کارآمدی بیشتر رفتارهای سنجیده تری در مواقع حساس داشته باشند.
شما هم بهتر است کلا درباره دغدغه هدایت برادرتان و اینکه مسئولیت او را دارید یک تجدید نظری بکنید و به جای آن ببینید می خواهید چگونه خواهر/برادری برای ایشان باشید و با انجام چه رفتارهایی می توانید در این مسیر اقدامات موثرتری انجام دهید.