با سلام
من خانم ۳۲ ساله هستم و حدود شش ماه پیش یکی از دوستان که صمیمیتی با من نداشت و چند بار مرا در مهمانی دیده بود برادرش را برای ازدواج به من معرفی کرد و ما حدود یک ماه با هم رفت و آمد داشتیم و حتی ایشان برای تولد من هم هدایایی خریدند ولی بعد از یک ماه دیدار برای من پیامی فرستادند و گفتند دیگر مایل به ادامه رابطه نیستند و من با اینکه شوکه شدم ولی برای ایشان آرزوی موفقیت کردم. حتی انتظار داشتم خواهرش به من پیامی دهد بعنوان واسطه و دلایل اینکه برادرش مرا نپسندیده را بگوید. حدود یک ماه طول کشید تا دیگر به این موضوع فکر نکنم ولی حدود یک هفته پیش بعد از پنج ماه خواهرش پیامی داد که دارم به ایران می آیم و خوشحال میشم بتونم ببینمت. راستش از آن موقع که این خانم که کوچکترین صمیمیتی هم با هم نداریم به من این پیام را دادند من دارم تا یک ماه دیگر به ایران می آیم و من دوباره هرروز به این آقا فکر میکنم. برام الان سخت است که مدتی کلنجار رفتم تا موضوع رو فراموش کنم ولی الان با یک پیام کوچک از خواهرش دوباره به ایشان فکر میکنم. و اینکه ایشان بعد از پنج ماه چه چیزی میخواهند به من بگویند. یعنی کمی احساس میکنم تحقیر شده ام.