دوستی
سلام خسته نباشید…من 18 سال سن دارمو با یه پسر 20 ساله دوستم… حدودا 1سالو نیمه که همو میشناسیم اما 4 ماه هست که در ارتباطیم… تویه رابطه ما بحثو دعواهای کوچیک زیاد وجود داره و همه اینا بخاطره حساسیت منه ک از شکست رابطه قبلیم داشتم…. این اقا هم تو رابطه اولشون ک نزدیک 2 سال طول کشید و از طرف مقابلشون خیانت دیدن و منم همینطور…. موضوع اینجاست که رابطه ما خیلی خوب پیش میرف تا اینکه با ورود ایشون ب دانشگاه رفتارشون عوض شد و نسبت ب بعضی مسائل بی اهمیت شدن….به دلیل این رفتارشون الان نزدیک یک ماه هست ک دیگه باهم نیستیم… تو این مدت نه سراغی از من گرفت و نه کاری ب کار من داشت.. من بخاطر دوست داشتنم و وابستگیم 4_5 بار سمتش رفتم، حتی دوستمم باهاش حرف زد اما هر بار منو بهونه میکردو میگف بخاطر اینکه تو اذیت میشی از رفتارام نمیخام کنارت باشم،منم گفتم اگه اذیت بشم ک نمیام سمتت.. اما خب ایشون با حرفاش جوری وانمود کرد که انگار خودش اذیته از رابطمون ولی منو بهونه میکنه….تا اینکه اخرین بار گفت باشه باهم باشیم یه شرط اینکه من دوستای دخترمم داشته باشم و باهاشون صحبت کنم، و من جا خوردم…. چون ایشون کسی بود ک دوس نداشت من حتی با همکارای تئاترم صحبت کنم… ولی خودش فازش یهو عوض شده بود.. منم گفتم با اینکه تو با یه دختر صحبت کنی مثل یه دوست، و هیچ فرقی برات با دوسته پسرت نداشته باشه من مشکلی ندارم…. ولی الان نمیدونم چرا اینو یه شرط گذاشتی و داری پا فشاریو بحث میکنی سرش.. من بخاطر این اصراراش سره حرف زدن با اونا و صحبت های دیگه ای ک اونارو خیلی مهم برای خودش میدونست رو این چیز حساس شدم و گفتم… دارم مشکوک میشم بابت این چیز، چون خیلی اصرار داری…. و گفتم نه نمیتونم قبول کنم… و خیلی راحت بازم منو نادیده گرفت….حتی خودش هم اینو اعتراف کرده که من از وقتی وارد دانشگاه شدم عوض شدم…. تنوع طلب شدم و هوایی…. نمیدونم چیو بخام و چیو نخام…واقعا سردرگمم بابت این عوض شدن رفتاراش…. نمیتونم تحمل کنم کسی ک اونقدر خوب بود یدفعه اینقد تغیر کنه و به قول خودش عوضی بشه…. واقعا برام سخته…. لطفا کمکم کنید… به راهنماییتون احتیاج دارم
دوستی های بی نتیجه
دوست عزیز واقعا انتظار چه معجزه ای دارید ؟
شما در این سن یک رابطه ساده دوستانه داشتید .
و مثل هر رابطه عاطفی در این سن میتونه دستخوش تغییراتی بشه .
پس نباید از این روابط انتظار خاصی داشته باشید .
ایشون هم وارد محیط جدید شده و روابط جدیدی رو تجربه کرده اند .
شما هم باید در این مورد تجدیدنظر کنید .
چون با این تصور ادامه دادن فقط و فقط فرصت های خودتون رو خواهید سوزاند.
سلام خسته نباشید من ۱۷سال سنمه و سه ساله ک با پسر خالم دوستم و باهم حرف میزنیم و همدیگرو کاملا دوست داریم و تو این مدت سختی های زیادی برای هم کشیدیم و پایه همدیگه موندیم ولی چند بار تصمیم گرفتیم بخاطرع شرایط خانوادع ها باهم در ارتباط نباشیم تا اون بیاد خاستگاری ولی نتونستیم تحمل کنیم و دوباره برگشتیم تو رابطع و آخرین جداییمون ۳ماه بود و الان یه ماهی هست ک باهم دوبارع حرف میزنیم ولی رابطمون مثله قبل نیست و باهم مدام بحث میکنیم
قبلا اصلا اینجوری نبود بینمون و هیچوقت باهم بحثی نمیکردیم الان من نمیدونم باید چکار کنم تا رابطمون مثلع قبل بشه و ناراحتی نباشه بعضی جاها واقعا من مقصر بودم و میخوام مدیریت کنم ک دیگه بحثی بوجود نیاد واقعا ب کمک نیاز دارم اگه میشه کمکم کنید
سلام به شما آرزو جان
عزیزم احساساتی که داری قابل احترام هست اما دقت کن که شماها از سن ۱۵ سالگی یعنی اوایل نوجوانی که گرایش به جنس مخالف شروع می شود شماها وارد ارتباط دوستی شده اید و خب این موضوع می تواند با مشکلات خانوادگی و درگیری های فکری و مشکلات در رابطه برای هردوی شما همراه باشد .
چون هردوی شما نوجوان هستید و هنوز به هویت لازم نرسیده اید و به مرور و با رشد فردی هویت شما تشکیل می شود و رد کنار ان شماها نیز با افکار و احساسات و علایق و نیازهای جدید ممکن است مواجهه شوید و با رشد سنی و رشد اجتماعی ، اقتصادی ، عاطفی ، شخصیتی و… در سالهای اینده ممکن است معیارهای هریک از شما با دیگری و یا باز مان فعلی کاملا متفاوت باشد پس اینکه سالها در یک رابطه بمانید به این امید که در اینده ازدواج کنید یک تصمیم گیری اشتباه می باشد .
بهتر است در این مسیر هردویتان در احترام به احساساتی که دارید از این رابطه خوداری کنید تا در آینده در شرایط سنی و رشدی مناسب در مورد آن تصمیم گیری کنید.
اینکه این ارتباط را بازسازی کنید نیاز به صحبت با هردوی شما و مشکلات بین شما و دیدگاها و احساسات هردویتان دارد که بخاطر شرایط سنی عموما این بازسازی ها دوام زیادی ندارد .
سلام
من ۱۷ سالمه و از طریق مجازی با یکی آشنا شدم و هفت ماه با هم بودیم اوایل خوب بود ولی بعدش عوض شد منم تقصیراتی داشتم ولی تاوانش رفتن نبود چون اونم بی گناه نبود بخاطر دعوا های کوچیک رفت خودم بهش گفتم رفت گفتم اگه نمیخوایی برو اونم رفت بعد از ۶ ماه نتونستم رفتم بهش گفتم برگرد دوباره شروع کنیم اما نیومد الان منم موندم چیکار کنم دست خود آدم نیس نمیتونه بدون کسی ک دوسش داره زندگی کنه براش سخته
میشه کمکم کنین