رابطه اشتباه یا نه؟
سلام و عرض ادب
از همون ابتدا برم سر اصل مطلب. من یک استاد دانشگاهم با مدرک دکتری و الان بالاتر…دختر هستم. حدود دو ماهه با پسری آشنا شدم که در کانالی عضو بوده و فوق لیسانس برق داره و تدریس میکنه و وضعیت مال خوب….تا مدتی رابطه به صورت خیلی رسمی ،بعد ایشون کم کم وارد چت با من شد بدون اینکه من از گذشتش بدونم خلاصه چت ما شد هرروزه تا اینکه شروع کرد عکساش فرستاد و …اینکه من تو همه عکسام ناراحتم و …..بعد ازم چرسید که دوستی داشتی منم صادقانه گفتم آره چون خارج از کشور درس خوندم و بعد وارد مسایل و پرسش های سکسی شد که تا حال داشتی اونم صادقانه گفتم نداشتم ولی بکارت از اول نداشتم این خیلی وقته پیش مامایی رفته بودم واسه عفونت بدنم بهم گفت و نامه داد….برام مهم نیست مردی قبول کنه یا نه….خلاصه ایشون رفته رفته وارد مباحث جزیی شد من مقصر بودم اون میپرسید منم جواب میدادم چرا دروغ بگم….مدام میخواست عکس کل بدنم ببینه و با درخواست اینکه تصویری ببینمت و ….من عکس چهرم چند تایی دادم ولی گفتم از نزدیک میبینمت…..رفتم دیدمش و اینکه تو چت و پشت تلفن چقد مشتاقانه و اینکه بی صبرانه منتظرم عزیزم و از این دست کلمات تکراری…..رفتم من برد محل کارش با هم حرف زدیم و پیشنهاد س داد من احمق همیشه فکر میکردم که رابطه جنسی طرف به آدم نزدیک میکنه وارد این رابطه شدم…..کارش انجام داد همون شب تا یک هفته شروع کرد باهام جدل و اینکه من عذاب وجدان دارم و دوست دختر قبلیم رنجوندم و اون هنوز با کسی نیست و تو بهم دروغ گفتی که با کسی س نداشتی و ووووو مریض شدم تب داشتم تب عصبی…..گفت رابطه داشته باشیم اما فقط جنسی…..من تعهدی بهت ندارم بهم وابسته نشو و هزاران چرت و پرت….من به خودش وابسته کرده بود اینکار براش انگار یه تفریحه فقط رابطه جنسی بدون احساس و ….اینکه من مثل آهن بدون من مثل سنگم و به دوست قبلیم بد کردم و الان یک ساله اون با پسری نیست و دختره گفته دیگه به کسی اعتماد ندارم و منم مدیونشم بهم پول داده و هرشب باهاش س داشته 5 سال باهاش بوده ……اون در واقع احساس مسکنم من قربانی رابطه قبلیش کرده تمام حرفای گذشتش تو چت حس میکرده با اون دختره هست بهم حرفایی احساسی میزد خیلی درگیرم کرد یعنی واقعا بازیچه افکارش من کرد حالام بهم میگه من نمیخوام دلت بشکونم یکبار شکوندم بهم وابسته نشو من اصلا آدم خوبی نیستم و یکهو قطع ارتباط میکنم و ….گیجم و پشیمون به مادرم دروغ میگم عذاب وجدان دارم با این آدم چیکار کنم؟
بله
با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
با توجه به مواردی که عنوان کردید احساسات شما در این زمینه کاملا قابل درک است.
شما فرد توانمندی هستید و در حوزه تحصیلات اکادمیک انسان فرهیخته ای هستید اما متاسفانه مسائل عاطفی و هیجانی مسائل پیچیده ای هستند که کسی از همان دوران کودکی به ما آموزشی در این زمینه نمی دهد و مهارتهایی هستند که باید آموخته شوند و کاملا اکتسابی است.
همانطور که خودتان بهتر می دانید هر کسی درباره مسائل اینچنینی سهم و نقشی داشته است با اینکه ممکن است احساس قربانی بودن داشته باشد.
در این مورد هم شما خودتان چنین اجازه ای داده اید و خودتان را در معرض آسیب قرار داده اید و بدون شناخت کافی سرمایه گذاری زیادی کرده اید و اعتماد بسیاری به خرج داده اید.
اما مهم این است که الان به جای تمرکز بر مشکل، به این تمرکز کنید که چه می خواهید و چه کاری می توانید در مسیر آن انجام دهید.
به عنوان مثال اگر خواسته شما داشتن رابطه سالم و با کیفیت و با ثبات و پایدار با یک فرد است که در کنار او احساس امنیت کنید، باید ببنید اگر چه تصمیمی بگیرید به سمت این خواسته اقدام موثری انجام داده اید.
آیا می توان به این فرد اعتماد کرد و چنین رابطه ای ساخت؟
ظاهرا ایشان دارای مشکلات عدیده ای در سلامت روان خودشان هستند که نمی توان رابطه سالم و با کیفیتی با ایشان به وجود آورد و شما هم فقط نیمی از رابطه هستید.
بحث وابستگی عاطفی هم بحث دیگری است که باید به آن تخصصی تر و دقیقتر پرداخته شود.
البته شما به مدت زمان این رابطه اشاره ای نکردید اما ظاهرا خیلی زمان زیادی نبوده که ایشان را می شناختید و باید دید که اینهمه وابستگی در این مدت کوتاه از کجا نشات می گیرد.
البته هر نوع شکست احساسی عاطفی و به هم خوردن رابطه دردناک بوده و زمان می برد تا پروسه خودش را طی کند.
بنابراین با توجه به تمام این مطالب به شما توصیه می شود حتما برای دریافت راهنمایی جهت تصمیم گیری بهتر در این زمینه کمک تخصصی دریافت نمایید تا هم بتوانید بهترین و مناسبترین تصمیم را بگیرید و هم با دریافت ارزیابی دقیقتر و دریافت راهنمایی های لازم بتوانید در آینده رابطه های بهتر و موفقتری بسازید.