سلام من با یکی از پسرای اقواممون دوستم و به من گفته یکسال دیگه میام برا خواستگاریت.من گفتم میخوام به مامانم بگم.گفت بگو.خودشم گفت به مامانش گفته.من خیلی دوسش دارم و میخوام که این دوستی به ازدواج ختم بشه.با یه پیج دیگه امتحانش کردم و باهاش طرح دوستی ریختم اومد بهم گفت یه دختری اومده دایرکتم و این سری حرفا رو میزنه منم عادی گفتم بیخیال این دخترا بیکارن.بعد از مدتی به پیجی که باهاش امتحانش کردم گفت که من قبلا سکس داشتم و به دوس دخترم بخاطر سکس خیانت کردم و از این حرفا و بهش پیشنهاد سکس چت داد،خلاصه دعواشون شد و بلاک ریپورت کرد اون پیجمو.من اصلا بروش نیاوردم و اینا چند مدت بعد پرسیدم دحتره چیشد تو اینستا بهت پیام میداد گفت بلاکش کردم.دیگه هیچی نگفتم.خیلی با هم خوبیم .یه مدل پسریه که پیش همه با وقاااره ولی پیش من یه پسر که انگار ۶سالشه..از بچگی باباش فوت کرده.من خیلی بهش ابراز علاقه میکنم و اونم همینطور.به من گفته بود میل جنسیش بالاس ولی گفته بود هیچوقت تا ازدواج نکنیم باهات سکس نمیکنم.اما امروز که با هم بیرون بودیم یهو کنترلشو از دست داد و منو راضی کرد به سکس،ولی هنوز شروع نکرده بود بلند شد گفت نه درست نیست و تموم کرد .گفت خداروشکر که تونستم جلوی خودمو بگیرم.ولی اینش برام جالب بود که خواست سکسو شروع کنه گفت هم من بار اولمه هم تو خخخخ.این برام خنده داره.بازم بروش نیاوردم.چیکار کنم با این رابطه؟ممنون