1
راهنمایی میخوام
سلام. روز بخیر با خانومم به مشکل خوردم. میگه میخوام جدا بشم.
یه دختر 11ساله داریم. هر کاری انجام میدم کوتاه نمیاد. نیاز ب راهنمایی دارم
با سلام خدمت شما
دوست عزیز مسئله تان را بسیار مبهم و مختصر توضیح داده اید.
اینکه چند سال از ازدواجتان می گذرد، آیا مسئله خاصی به تازگی رخ داده است و مشکلات شما از کی آغاز شده و اوج گرفته است و تا به حال چه اقداماتی برای ترمیم رابطه و بهبود کیفیت آن انجام داده اید، درباره هیچیک از اینها توضیحی نداده اید.
متاسفانه زمانی که مشکلات خیلی پیچیده شده باشد و طرف مقابل دیگر قطع امید کرده باشد و تصویر همسرش را به عنوان یک فرد دلخواه و از ذهنش بیرون کرده باشد کار خیلی دشوار خواهد بود.
اما اگر شما همچنان قصد ادامه زندگی مشتکرتان را دارید انگیزه ای بالاتر از وجود دختر یازده سالتان برایتان و جود دارد و حاضر هستید در این مسیر به سهم خودتان تلاش کنید، نشانه بسیار خوب و مثبتی است که می توان با اتکا به آن به بازسازی رابطه امیدوار بود.
چون معمولا اختلافات بین فردی وجود دارند و آنچه مهم است و زوجهای راضی و موفق را از زوجهای ناراضی و موفق جدا می کند، نحوه مدیریت اینگونه اختلافات و تعارضات است.
در اغلب موارد افراد با نادیده گرفتن این تفاوتها و به خصوص اینکه هر کسی در مورد موضوع مشابه ممکن است ادراک کاملا متفاوتی داشته باشد، سعی دارد به هر طریقی حقانیت خودش را به اثبات برساند و اغلب از شیوه های مختلفی در این مسیر استفاده می شود.
از جمله رفتارهای کنترلگرانه ای که زوج ها برای مجبور کردن طرف مقابل به افتادن در مسیر دلخواه خودشان و تغییر دادن او و یا همان کنترل رفتارهای طرف مقابل استفاده می کنند عبارتند از: سرزنش کردن، قضاوت کردن، غر زدن، تحقیر و توهین، مجادله، برچسب زدن، قهر و بی توجهی و حتی باج دادن یا انواع رفتارهای پرخاشگرانه.
متاسفانه این شیوه ها نه تنها راه به جایی نمی برند بلکه رابطه را به نابودی می کشانند و افراد با تداوم اینگونه رفتارها در رابطه هر روز از یکدیگر فاصله بیشتری خواهند گرفت تا در نهایت به این احساس می رسند که واقعا برای یکدیگر غریبه هستند و احساس امنیت و صمیمت را در رابطه از دست خواهند داد.
درحالی که تنها راه مدیریت یا حل تعارضات بین فردی گفتگو به شیوه ای است که هر یک از طرفین بتواند آزادانه و بدون ترس از تحقیر و سرزنش و قضاوت و برچسب خوردن، درباره افکارو احساسات و به طوری کلی ادراکی که از ماجرا یا موضوع و یا مسئله مورد نظر دارد، مطرح کند و شنید شود و همدلی و احساس ارزشمندی و دیده شدن و حمایت دریافت کند و در نهایت بتواند درباره خواسته ها یا انتظاراتی که از زندگی مشترک، رابطه و از همسرش دارد را عنوان کند.
این گفتگو نه با هدف اثبات خود، بلکه با این هدف انجام می شود که دو طرف بتوانند درباره مشکل یا مسئله موجود به ادراک مشترک و در نهایت به یک توافق دو سویه دست یابند که رضایت نسبی هر دو را در پی داشته باشد.
با توجه به این مطالب، به نظر می رسد اکنون رابطه شما به هر دلیلی دچار مسئله جدی شده است.
و مسلما هر کسی درون رابطه سهم و نقشی دارد که اگر متوجه آن بشود و سعی کند مسئولیت رفتارهایش را به عهده بگیرد، می تواند به بهبود رابطه کمک کند.
بنابراین با توجه به نکاتی که عنوان شد به شما پیشنهاد می شود که اگر خواهان حفظ زندگی مشترکتان هستید با همسرتان در این زمینه ، با رعایت اصول و نکاتی که مطرح شد، گفتگو کنید و از ایشان بخواهید فرصتی به هر دوی شما بدهد تا برای بازسازی و ترمیم رابطه تان از طریق مراجعه به یک زوج درمانگر، اقدامات موثرتری انجام دهید.
دلیل توصیه ارجاع به زوج درمانگر هم این است که خودتان تا به امروز اساس آنچه می دانید و بلد هستید هرکاری توانسته اید انجام داده اید و به نتیجه مطلوب نرسیده اید و اینبار بهتر است با حضور یک فرد متخصص و دریافت راهکارها و مداخلات حرفه ای، به تلاش خوتان ادامه دهید تا گام های موثرتری در این مسیر انجام دهید.