سلام
حدود ۴سال پیش با دخترخانومی از استان لرستان بصورت مجازی آشنا شدم
طریقه آشنایی و مخالفتای اول ایشون بماند
هرجور بود راضیشون کردم که مدتی با هم باشیم و بعد از اشتراکاتی که داشتیم، در مورد ازدواج فکر کنیم
قضیه به سطح خانواده ها که رسید، با مخالفت شدید هر دو طرف روبرو شدیم
مخصوصا اول از طرف خانواده خودم
پدر و مادرم در مورد دوری راه و هزینه ها و اختلاف فرهنگی و هر چیزی که فکرش رو بکنید حتی قیافه دخترخانوم باهام صحبت کردن، اما من ایشون رو دوست داشتم و زیر بار نرفتم
دخترخانوم هم همیشه میگفتن من و تو میخوایم زندگی کنیم و فقط خودمون مهمیم و…
تو این مدت بارها برای ایشون خواستگار اومد که ایشون رد کردن، برای خودمم هم چندین بار فرصت مناسب پیش اومد که من هم قبول نکردم
بهرحال بعد از حدود ۳ سال پدر و مادرم راضی شدن که برای خواستگاری بریم
یکبار برای توافق و نامزدی رفتیم که بنا به دلایلی نشد در مورد مهریه و… صحبت کنیم
یکبار هم اونها به منزل ما اومدن که اصرار داشتن صحبتهای مهریه و… منزل خودشون باشه و تو خونه ما صحبتی نشه که علی رغم مخالفتای زیاد قبول کردیم
بار دوم که برای تعیین مهریه رفتیم،پدرشون رقم ۱۵۰۰تارو اعلام کردن که گفتن ۵۰۰تارو هم میبخشیم
اما من با توجه به شرایط امروز روی ۱۱۰تا نظرم بود (تحت فشار شدید خانواده م بودم وگرنه میخواستم ۳۱۳تارو اعلام کنم) و با تموم صحبت ها رقم پدر ایشون به ۵۰۰تا رسید
اما با اختلافاتی که پیش اومد بین دو خانواده سر مهریه، ما شبانه از منزلشون رفتیم
حالا دخترخانوم میگن اگر می موندید، پدرم بعد از رفتن شما با من صحبت کرده و گفته بود اگر میموندن، توی محضر رقمشونو به رقم شما میرسوندن
حتی دختر خانوم خودشون جلوی جمع اعلام کردن که ۱۱۰تارو قبول نمیکنن و ۱۰۰۰تای پدرشونم همینطور
علی رغم تمام روابط عاطفی که بین ما برقرار بود و خیلی بهم نزدیک بودیم، اما سر این موضوع به مشکل خوردیم و تقریبا قضیه تموم شده
میخواستم بدونم الان چیکار باید بکنم؟
حس میکنم اگر همون شب خودم با دخترخانوم یا پدرشون در این مورد صحبت میکردم، مشکل حل میشد
این رو هم اضافه کنم که من وابستگی شدیدی به مادرم دارم و بالعکس
خودم هم خیلی عاطفی و زودرنج هستم و اگر خدای نکرده نشه، بدجور آسیب میبینم
این دخترخانوم رو هم علی رغم تمام اتفاقات از ته دل دوست دارم
من مازندرانی هستم و دخترخانوم لرستانی
سوالی داشتید در خدمتم
با تشکر