سلام خسته نباشین.من ۲۳ سالمه.قصد ازدواج با اقایی ۲۶ ساله رو دارم .۳ ساله حدودا باهم در ارتباطیم.ایشون توی یه شرکت‌معتبر جایگاه خوبی دارن.تا یکی دوماه دیگه هم دارن خونه میخرن.حقوق خوبی دارن و تحصبل کردن.خانواده خوب و تحصیل کرده ای دارن.منم خودم‌پرستارم.ایشون شرایطو فراهم‌کردن و الان میخوان بیان خواستگاری.مامان من و خانواده ایشون در جریان رابطه ما بودن.مامانم کاملا راضیه ولی بابام با اخلاقا و طرز فکری ک میشناسیم قطعا مخالفه.چون میگه اصالتا باید قزوینی باشن.چون‌من خودمون‌قزوینی اصلیم.ولی این اقا پدرشون اصالتا ترک هستن .مادرشونم اصالتا شمالی.ولی خب ۵۰ ساله قزوین‌زندگی میکنن.یکی از دلایل مخالفت پدرم اینه.و بعدیش اینکه میگن کار دولتی داشته باشه.ک ایشون شاغل در شرکت هستن.اینا بزرگترین دلایله.دلایل کوجیکتری هم هست که اگ‌لازم باشه عرض میکنم بعدا.میخواستم بدونم ما باید چیکار کنیم الان؟هنوز ب پدرم‌نگفتیم.ولی خب میترسم‌از شروعش.من ب این اقا توی اخلاق و رفتار و شخصیت توی این چن سال ایمان‌اوردم.ک به درد زندگی مشترک میخورن.و علاقمندم هستم بهشون.چیکار کنم‌برای رضایت بابام؟