سلام من بیست وخورده ای سن دارم و در اعمال و رفتارم خیلی قاطعم و توقع دارم وقتی به کسی احترام میذارم احترام هم ببینم و کلا آدم رویی هستم پشت و روم یکیه از یکی بدم بیاد کات میکنم خوشم بیاد احترامشو دارم.من تو خانواده ای هستم که وضع مالی متوسط داره و تو فامیلم بقیه از ما ارجح ترن مادرم هم رو حساب همین همیشه به دیگران خوش خدمتی کرد یعنی باج داده به فامیل تو مهمونیا هیچ وقت کنارم نبود همیشه تو آشپزخونه مثل آبدارچیا فرقی هم نداشت خونه ی کی یا تا کسی کاری داشت زود میرفت خودشو دخاوت میداد این شد که بیشتر ارزشش اومد پایین و مارو کوچیک کرد رو حساب این که اینا بعدا به دردمون میخورن تا زدو ما تو یه مشکلی به کمک نیاز داشتیم که هیچ کدومشون یاد ما نبودن و بهمون ثابت شد که یاد ماهم نیستن این وسط خواهر من یه دعوا راه انداخت من رفتم جدا کنم پدرو مادرم نبودن که منم فحش خوردم سر همون با دو تا از فامیلامون کات کردیم ولی واقعیتو بخوای ارتباطمون سالی یکی دو بار هم بیشتر نبود قبلش .کلن فامیل سردی هستیم منم این وسط تصمیم گرفتم که دیگه با بقیشونم کات کنم فقط خودم چرا ؟چون نهایت سالی دو بار میدیدمشون وقتی هم که خونه هم بودیم حرفمون این بو فلانی خبر داری مریضه اون یکی مرده کی شوهر کرد کی طلاق گرفت منم اون وسط حرفی واسه گفتن ندارم فقط علتش این نیست این خواهر برادرا پشت سر هم دیگه لیچار میگن زنداییم پشت خالم حرف میزنه بعد جلوش یه جور دیگه خالم پشت خواهرش حرف میزنه میگه علنا دیکه باش کار ندارم عوضیه بعد دوباره با همن توی مسافرت داییم نمیدونست من اونجام پشت سر بابام حرف میزد داییم با برادرش لجه پشت سر اون میگه قالتاقه پدربزرگم به خود من میگه پدر مادرت و خواهرت احمقن این وسط رو حرف کدوم حساب کنم معلوم نیست چقدر پشت سر من و خانوادم حرف میزنن خب گفتم من خودم از بین اینا بیرون بکشم تا اعصابم خرد نشه اینا باهم بازی کنن سرشون گرم شه پدر مادرم میگن چرا این کارو میکنی ما به اینا نیاز داریم آخه چه نیازی اونوقتم که کارشون داشتیم مارو ندید گرفتن میخوام همون عید دیدنیم نرم یعنی دو ساله که نمیرم حالا مادرم رو اعصاب منه حالا نظر شما چیه من حق ندارم انتخاب کنم با کیا در ارتباط باشم؟ اینم بگم که دختر بی عار نیستم دانشگاه رفتم و راستش فامیلو اصلا در حد خودم نمیدونم از لحاظ طرز فکر و فرهنگ تازه بعضی وقتا فکر میکنم اگه یه روزی ازدواج کنم شوهرمو چطور خونه اینا ببرم.