زندگی ما خانواده همسر در یک ساختمان
سلام خستع نباشید. من ۲۵ سالمه و یک دختر یک ساله دارم. ما سال اول زندگی ساکن تهزان بودیم که به علت شکست خوردن کار همسرم مجبور به مهاجرت به قم (شهر خانواده همسرم) شدیم. درحال حاضر یک سال است ساکن قمیم و هنوز در بحران مالی هستیم. درحال خاضر همسر من برنامه های کاری ای که ریخته بود به نتیجه نرسیده و ما هیچ عایدی ای نداریم. به همین جهت مجبوریم به یک واحد از ساختمان پدرهمسرم نقل مکان کنیم که اجاره ندیم. اما من خیلی نگران رفتن به اونجا هستم. زندگی نزدیک خانواده همسرم به شدت سخته. عادت دارن درمورد همه چی سوال میکنن و وقت و بی وقت بیان خونه ادم( تجربه بر اساس زندگی جاریم که الان ۵ سال است در آن ساختمان هستند). حس میکنم اصلا نمیتونم زندگی کنم. میخوام شما راهنماییم کنید که برای ورود به آنجا چه رفتارها و چه برخورد هایی باید داشته باشم که از دخالت ها و رفت امدهای زیاد و سوال پرسش های زیاد جلوگیری کنم.
ممنون
با سلام خدمت شما دوست عزیز
با توجه به شرایط مالی شما این نقل مکان می تواند کمک زیادی به شما کند بهتر است خودتان و همسرتان سعی کنید در مورد مسائل مهم و خصوصی در جلوی کسی صحبت نکنید و همچنین میزان رفت آمد خود را کنترل کنید تا آنها نیز از این موارد استفاده نکنند زمانی که حریم های شخصی شما حفظ شود چیزی وجود ندارد که دیگران بتوانند دخالت زیادی در ان کنند و همچنین زمانی که شما از رفت آمد زیاد خوداری کنید آنها نیز متوجه میزان علاقه شما به رفت آمد می شودند اما دقت کنید که از بی احترامی و توهین به آنها خوداری کنید و سعی کنید همیشه احترام انها را حفظ کنید اما از صمیمیت زیاد خوداری کنید. در این موارد بهتر است اول با همسرتان مخصوصا در مورد حریم خصوصی و بیان نکردن مشکلات جلوی دیگران صحبت کنید و به یک توافق برسید.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۳۵۴۷۸۳
شاد باشید