با سلام….وقت شما بخیر

دانشجویی ۲۳ ساله رشته پزشکی هستم

فرزند دوم خانواده ویک خواهر ۴ سال بزرگتر دارم و خانواده ی سنتی ولی غیر مذهبی دارم

وضعیت مالی خوب و ظاهر خوبی هم دارم

آدم کم حرف و درونگرایی هستم و تیپ شخصیت istj دارم

از بدو ورود به دانشگاه با هیچ دختری رابطه عاطفی نداشتم و فقط در حد همکاری درسی بود تا یکسال پیش که به دختری از همکلاسی هام علاقه مند شدم و برای ازدواج اقدام کردم ولی ایشون گفتن برنامه زندگیشون مشخص نیست و حتی شاید بخوان برن آلمان برای زندگی که برای من با شرایطی که دارم فعلا ممکن نیست و اینجور که خودشون گفتن به خاطر شرایتشون حاضر نیستن با من راجع به مسیله ی ازدواج صحبت کنن و یا منو ببینن ولی حدود ۸ ماه از طریق چت و تلفن رابطه نسبتا عاطفی داشتیم تا اینکه بی نتیجه قطع شد. …. بعد از اون من احساس کردم مشکلی دارم به خاطر همین به یه دختر دیگه پیشنهاد دادم و مورد قبولشون قرار گرفت بعد یک ماه صحبت با ایشون من اون رابطه رو هم ول کردم چون احساس کردم هنوز هم به شدت عاشق اون دختری هستم که قرار بود به آلمان و هیچ احساسی به هیچ دحتر دیگه ای ندارم.. ..پدر و مادرم با ازدواج کردن من مشکلی ندارن ولی اساتید و دوستانم باتوجه به درس خیلی خوبم بهم پیشنهاد میدن که تا بعد از قبول شدن رشته ی تخصصی به ازدواج فکر نکنم ومنم همین تصمیم رو گرفتم. …ولی الان دوتا مشکل دارم که منو واقعا زمینگیر کرده و اصلا تمرکزی روی درسم ندارم.. .یکی اینکه به شدت احساس تنهایی میکنم و از طرف دیگه نمیدونم اصلا با سن ۲۳ سال شرایط ازدواج رو دارم یا نه ؟! و اگر هم بخوام ازدواج نکنم و فقط درگیر یه رابطه عاطفی با دختری باشم هم برام استرس زاست چون تیپ شخصیتم توضیح دادم و فک نمیکنم بتونم رابطه ای رو حفظ کنم برای مدت طولانی و از طرفی اگر درگیر یه رابطه بشم استرس تلف شدن وقتم و نرسیدن به اهدافم به شدت اذیتم میکنه ولی این احساس تنهایی هم تمرکز رو از من گرفته و به شدت سر در گمم.. …و هنوز هم به همون دختر قبلی که قرار بود از ایران بره ولی نرفته و گهگاهی میبینمش تو دانشگاه ذهنمو مشغول میکنه ….. الان نمیدونم چیکار کنم