سرد شدن رابطه

با سلام خدمت شما دوست عزیز
احساس ناراحتی و ناکامی شما در ین زمینه کاملا قابل درک است.
مسلما زمانی که خیانت رخ می دهد اعتماد درون رابطه از بین می رود و برای بازسازی آن وقت و انژی و تعهد لازم است ک اگر پیگیری نشود و ساده از کنار آن بگذرید احتما رخ دادن دوباره و دوباره آن وجود دارد و بر همین اساس احساس عدم امنیت شما درون این رابطه کاملا طبیعی و قابل درک است.
در مورد تصمیماتی مانند این که چه مدت و زمانهایی را منزل خانواده همسرتان باشید و به طور کلی رفت و آمدها و میزان و کم و کیف آن حتما باید کاملا دو سویه و با توافق دو نفر صورت بگیرد.
مسلما والدی و کلا اطرافیان در این مواق تمام تلاش خودشان را خواهند کرد که از طرق مختلف به خواسته های خودشان در این زمینه برسند و روند را به سمتی که دلخواه خودشان است پیش برند که خب مدیریت این ماجرا و اینکه تعیین کننده و تصمیم گیرنده نهایی در آخر چه کسی باشد مهم است.
گاهی برخی مهارت ها در این زمینه نیاز است که آموخته شوند و باید تمرین شوند تا بتوانید در اینگونه موارد موثر تر و موفق تر عمل کنید و در مسیر خودتان بمانید و بدانید نیازها و خواسته های خودتان را چگونه به بهترین شیوه دنبال و پیگیری نمایید تا بهترین نتیجه را دریافت کنید و کمترین آسیب را ببینید.
به طور کلی با توجه به مجموعه مسائلی که مطرح کردید و با نوجه به اینکه ازدواجتان هم در سن نسبتا کمی رخ داده است، به نظر می رسد لازم است در برخی زمینه ها روی خودتان کار کنید.
اینکه بتوانید موضع قاطعانه و مصممی در اموری که برایتان در اولویت است داشته باشید.
و اصلا قبل از آن اولویتها، خواسته ها و نیازهای خودتان را کامل شناسایی کنید تا بعد بتوانید آنها را پیگیریی کنید تا به دیگریان هم این پیام ضمنی را بدهید که برای خواسته های خودتان و نیازهایتان ارزش قائل هستید و حد و مرز و محدوده هایتان را خودتان هستید که تعیین می کنید.
درباره اینکه در این مدت و ای دوباری که گفتید خیانت رخ داده شما چه برخورد و رفتاری داشته اید و ایشان چگونه به شما تعهد داده اند و بر چه اساسی دوباره به ایشان اعتماد کرده اید هم هیچ توضیحی ارائه ندادید.
این نکته را در نظر داشته باشید که اگرچه مسئول صد در صد رفتار و اعمال هر کسی خودش است و ایشان در برابر این رفتارشان مسئول هستند و باید پاسخگو باشند، اما چون رابطه مانند یک جاده دو طرفه است حتما در شکل گیری این ماجرا دو نفر سهم و نقشی داشته اند.
دقت داشته باشید که هرگز از تقصیر صحبت نمی کنیم و بحث درباره مقصر نیست، صرفا سهم و نقش است.
به عنوان مثال وقتی که ایشان یک بار خیانت کرده اند و شما بدون پیگیری جدی حاضر شده باشید دوباره با ایشان ادامه دهید به همان روال قبل، آیا همین رفتار این پیام را به ایشان نخواهد داد که خب پس خیلی هم ماجرای مهمی نبوده است و اگر دوباره هم آن را تکرار کند باز هم شا را از دست نخواهد داد؟
و دوباره هم که رخ داده باز هم این پیام بیشتر با رفتار شما به ایشان منتقل شده است که هر کاری با من انجام دهی حتی اگر خیانت باشد، من باز هم پذیرای تو و در کنار تو خواهم ماند.
یا اینکه چون مادر همسرتان اصرار می کنند به خانه آنها بروید و شما هم بر مبنای اصرارهای ایشان موضع منفعلانه اتخاذ ی کنید و به درخواست ایشان هربار بر خلاف میل خودتان تن می دهید، توقع دارید چه پیامی را دریافت کنند؟
غیر از این خواهد بود که متوجه می شوند می توانند شما را کنترل کنند، فقط کافی است بیشتر اصرار کنند.
بنابراین به شما توصیه می شود حتما هرچه سریعتر برای ادامه زندگی مشترک به همراه همسرتان زوج درمانی دریافت نمایید تا ایشان با نظارت یک متخصص متعهد شوند و راهکارهای لازم را در این زمینه به شما اراسه دهند و ایشان هم اقدامات لازم را انجام دهند تا متوجه شوند در برابر اینگونه رفتارهای مسئولیت گریزانه خودشان مسئول هستند و باید پاسخگو باشند و باید بدانند و متعهد شوند که اگر می خواهند شما را در کنار خودشان داشته باشند و زندگی مشترکشان را با شما حفظ کنند، باید بتوانند اعتماد از دست رفته را به رابطه و زندگی مشترکشان بازگردانند.
در کنار این فرایند به شما نیازمند دریافت مشاوره به صورت فردی برای انجام بررسی و ارزیابی های بیشتر نیز هستید تا بیاموزید چگونه در مسیر نیازها خواسته هایتان اقدامات موثری انجام دهید چرا که مسئول اول و آخر براورده شدن نیازها و خواسته ها و اهداف هر کسی خودش می باشد.